گسست فرهنگی و تزریق مؤلفههای غیربومی به پیکرهی شهرهای اسلامی-ایرانی در دهههای اخیر به نبود راه مشخص، الگوی توسعه و پیشرفت باز میگردد. با پیروزی انقلاب اسلامی بازگشت به مبانی اسلامی، توجه به کرامات انسانی و اتکاء به فکر و ابتکار ایرانی بار دیگر مورد توجه قرار گرفته است. تدوین نقشهی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از سوی مقام معظم رهبری موجب شده حیات دینی و طراحی فرهنگ منسجم اسلامی دستور کار متخصصین در حوزههای مختلف از جمله شهرسازی قرار گیرد. در این راه آنچه اهمیت دارد، روش پیادهسازی نظام مدیریت فرهنگی نظام اسلامی متناسب با دستور زبان خاص آن حوزه و تدوین مدلی کارآمد در اجرای برنامهها و سیاستهای کلی نظام ارزشی حاکم است. به گونهای که بتوان الگویی نظری و عملیاتی از شهر اسلامی– ایرانی متناسب با مهندسی فرهنگی اهداف انقلاب اسلامی ارائه نمود. این تحقیق از یک سو بنیادی(توسعهی دانش و مبانی) و از سوی دیگر کاربردی(توسعهی راهکارها و راهحلها) است. در این تحقیق با روشی نظری و عملیاتی با رویکرد توصیفی، تحلیلی و کیفی و از روش استدلال منطقی بر پایهی منابع کلام الهی و معصومین و استنباط عقلی به ارائهی مدلی مفهومی و عملیاتی از مبانی سازندهی شهر اسلامی، مدل اجرایی راهبرد فرهنگی با تبیین پیوست فرهنگی و مهندسی فرهنگی نظام حاکم در ساختار شهر اسلامی و ارائهی الگوی پیشنهادی از شهر اسلامی با بستری فرهنگی و ارزشی پرداخته شده است. بر مبنای استدلالهای صورت گرفته راهبرد سامانههای فرهنگی به عنوان مدل اجرایی راهبرد فرهنگی نظام اسلامی با دو اصل مهندسی فرهنگی و پیوست فرهنگی ارائه گردیده است. این مدل، برشی از مبانی سازندهی شهر اسلامی در سطح راهبردهای فرهنگی با هویتی سیستمی و سامانهای است که دو قطب درونی(اصول راهبردی) و بیرونی(نظام راهبردی) لایهی فرهنگی شهر اسلامی را با ارائهی راهکار مفهومی و کاربردی به سمت اهداف شکلگیری شهر اسلامی هدایت مینماید. در نهایت، بر مبنای بنیانهای نظری و استدلالهای مطرح شده ساختاری مرکزی از شهر نوین اسلامی با نظام شبکهی فرهنگی از شهر اسلامی مدلسازی عملیاتی شده است.