جستجو در مقالات منتشر شده


2 نتیجه برای هستی‌شناسی

فرهنگ مظفر، هادی ندیمی، ابوذر صالحی،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

مروری بر تاریخ حفاظت معماری گویای آن است که تلقی هستی‌شناسانه‌ی اندیشمندان و نظریه‌پردازان حفاظت از مکان‌های تاریخی یکی از مهم‌ترین مبادی نظریه‌های حفاظتی بوده است. غالباً ویژگی‌‌‌هایی از مکان تاریخی -که در هنگامه‌ی شناخت، از اهمیت بالاتری برخوردار شده- به موضوعی برای حفظ، تبدیل گردیده‌است. این در حالی است که جامعه‌ی امروز ایران، تلقی‌ روشنی از این موضوع ندارد. ‌‌‌آن‌چه به طرح این سؤال می‌انجامد که تلقی فرهنگ ایرانی-اسلامی از حقیقت هستی مکان‌های تاریخی چیست؟ در این راستا، تحقیق حاضر با استناد به تبیین‌های اصالت وجودی حکمت متعالیه منسوب به صدرالمتألهین از هستی موجودات مادی و با تکیه بر استدلال منطقی و روش قیاسی، به هستی‌شناسی مکان تاریخی می‌پردازد. بر این مبنا، حقیقت مکان تاریخی، از سه وجه مورد توجه قرار می‌گیرد. در وجه اول، مکان تاریخی به عنوان یک «کل واحد اندازه‌مند» مورد توجه قرار می‌گیرد؛ با مراتبی از اندازه شامل «معنا»، «صورت و تعینات عرضی‌اش» و «ماده». در نسبت این مراتب نیز به‌ترتیب، معنا بر صورت، صورت بر تعینات عرضی‌اش و تمامی این‌ها بر ماده، اصالت می‌یابند. اگرچه در نهایت، مکان تاریخی، کل واحد و دارای وحدت و یکپارچگی وجودی است. پس از آن، با تکیه بر نظریه‌ی حرکت جوهری، مکان تاریخی به مثابه یک «کل متغیر» مورد تأمل واقع می‌شود. مکان تاریخی از این‌ جهت نمی‌تواند بقا و ثباتی داشته‌باشد و تنها می‌توان قائل به استمرار و تداومی در هستی آن شد. استمرار بدین‌معنا لاجرم به واسطه‌ی «صیرورتی پیوسته بر مدار اندازه‌مندی‌های ناظر به هستی خاصش» ممکن می‌شود. پس از آن، پرسش از اندازه‌مندی‌های ناظر به هستی مکان تاریخی و نیز توجه به ملازمت با تغییر، وجه دیگری از هستی مکان تاریخی را مورد اشاره قرار می‌دهد و آن درآمیختگی‌اش با مقیاس‌های مختلفی از عالم پیرامونی است. از آن‌جهت که برای فهم هستی‌شناسانه‌ی مکان تاریخی نمی‌توان آن را به خودی خود موضوع شناخت قرار داد. در این  وجه، مکان تاریخی به عنوان یک «وجود محدود»، در بستر عالم پیرامون و به معنای کلی‌تر، «عالم وجود» قرار می‌گیرد. از این‌ منظر، اعتبار «مکان تاریخی» به عنوان یک «موجود»، به مظهریت «وجود» است. مکان تاریخی در مقام مظهریت وجود، در ذیل نظامی از اندازه‌های وجودی یا قاعده‌مندی‌های هستی و از جمله، قواعد متجلی در عالم طبیعت (و تجلیات نسبی آن در عالم فرهنگی) قرار می‌گیرد. از این جهت، وجه ثابتش در ضمن تغییر نیز همان نظم‌ها یا اندازه‌های وجودی متجلی در آن خواهد بود. 
کریم مردمی، محسن دهقانی تفتی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

دانشِ فرآیند طراحی محیط، به توصیف و تبیینِ مبانی طراحیِ خود آگاهانه محیطِ انسان-‌ساخت می پردازد و همواره زیربنایی از نظریه محتواییِ مطلوب دارد. از این رو مبانی نظریِ پشتوانه­ایِ قوی و قابل تعمیم در طراحی که با آن­ بتوان به شناختِ محدوده­های لازم در فرآیند خلق اثر رسید؛ نقشی محوری پیدا می­کند. هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدلی کاربردی و تجربه­پذیر از فرآیند طراحی با در نظر گرفتنِ مبانی نظری هستی­شناسی در فلسفه اسلامی است. روش تحقیق نوشتار حاضر تطبیقی و استدلالی است. در این راستا یکسری نظم­ های مشابه و هم‌ارز در مبانی هستی ­شناسی اسلامی (مراتب ادراک و اقسام جوهر) و پدیدارشناسی در تناسب با فرآیند خلق و پدیدارسازیِ محصول هنری، در جهت برپایی یک مدل کاربردی در فرآیند طراحی معماری مقایسه و تبیین می­ گردد. رهیافت پژوهش حاضر، مدل پنج مرتبه ­ایِ «تعریف، تبیین، تصویر، تدوین و تالیف» در فرآیند طراحی معماری در تناظر با اقسام و مراتب جوهر و ادراک انسان است. در گام تعریف، متناسب با موضوع طراحی، اصول و آرمان­ های طراح معمار با توجه به زیست‌-جهان­ های گوناگون، در ذهن تعین یافته و قابل برای دریافت صورت می­ گردد. در این گام، طراح با آزادی ذهنی و به روش­ های مختلف، به بیان مفاهیم بکر و ایده­ آل­ هایش از معماری فرضی ذهن خود می­ پردازد. گام دوم، تبیین حالت نسبی دارد و در زمانه و زمینه تفسیر و متناسب ­سازی می­ گردد. گام تبیین علاوه بر مشخص کردن هیولا و جنس پروژه، به تحلیل­ ها و ایجاد دیاگرام های مختلف روابط فضایی، عملکردی، برنامه ریزی فیزیکی و... می ­انجامد. در گام سوم، تصویرسازی و نقش خلاقیت چشم­گیر بوده و صورت یا فرمِ طرح ایجاد می­ شود. گام تدوین در فرآیند طراحی، به معنای نظم و ترتیب دادن اجزا و ارزیابی پس از ایجاد فرم می‌باشد. در این مرحله فرم در ارتباط با خلقِ فضا نظم و ترتیب می­ یابد و تمرکز از توده معماری برداشته شده و رابطه توده و فضا منتقل می­ شود. در گام تألیف، اثر معماری روح می ­یابد و واجد حیات می­ گردد و به عنوان پدیده‌ای زنده با هویتی مشخص در پیوستگی و الفت با سایر پدیدارها در نظام هستی قرار می­ گیرد. استفاده از این مدل پیشنهادی در فرآیند طراحی، به دلیل ماهیت تجربی و همچنین پیوستگی محتوایی و صوری با مبانی هستی­ شناسی اسلامی، از یک‌سو درک ملموس مسیرِ پیچیده طراحی را هموار نموده و از سویی دیگر، باعث ایجاد آزادیِ عمل برای طراحان و معماران در عین ساختاردهندگی و نظم‌بخشی در حل یک مسئله‌ی طراحی می­ شود.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iran University of Science & Technology

Designed & Developed by : Yektaweb