5 نتیجه برای ورودی
عبدالحمید نقره کار، مهدی حمزه نژاد، صبا خراسانی مقدم ،
دوره 1، شماره 1 - ( 12-1392 )
چکیده
پژوهش حاضر در پی گونهشناسی ورودی مساجد، بر اساس تفاوتهای معنایی و مفاهیم معرفتی مطرح شده در عرفان می باشد. پرسش مقاله این است که آیا تفاوت در ورودیها دارای مبانی معنادار خاصی است و از الگوی خاصی پیروی مینماید؟ و آیا بررسی تفاوتها میتواند به گونهشناسی معنایی از ورودیها بیانجامد؟ در طول تاریخ ورودی مساجد ایرانی دچار دگرگونیهای فراوانی شده و مقاله این فرض را پیش می کشد که تفاوت در نحوه تجلی صفات و مفاهیم، باعث ایجاد تفاوتهای کالبدی در ورودی ها گشته است.
این مقاله گونهها را با استفاده از مفاهیم « تشبیه، تنزیه» و صفات « جمال و جلال» در سه دسته «تشبیهی-جمالی»، « تنزیهی-جلالی » و گونه میانه « تشبیهی-جمالی و تنزیهی-جلالی» مورد بررسی قرار داده و به بررسی ویژگی کالبدی ورودیها، مرتبط با هر یک از گونهها پرداخته است. در طول پژوهش با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای جهت شناخت مبانی شامل مفاهیم و صفات تشبیه، تنزیه، جمال و جلال و از طریق روش مقایسه تطبیقی، معیارهایی برای سه گونه در نظر گرفته شده است. به این ترتیب که گونه تشبیهی-جمالی دارای ویژگیهای بکارگیری مصالح فاخر و پرتزیین، با حداکثر سلسله مراتب فضایی، مقیاس و تناسبات الهی و دلالتگری نشانه و نماد است. بهترین نمونه این گونه را میتوان در مسجد امام اصفهان، مسجد شیخ لطف الله و مسجد جامع یزد مشاهده نمود. گونه تنزیهی-جلالی دارای ویژگیهای بکارگیری مصالح کمبها و کمتزیین، حداقل سلسله مراتب فضایی، مقیاس و تناسبات انسانی و دلالتگری آیه بوده و مساجد جامع زواره، نطنز و نایین بهترین نمونه از این گونه هستند. گونه میانه تشبیهی-جمالی و تنزیهی-جلالی، از ویژگیهای مشترک دو گونه دیگر پیروی میکند و از نمونههای آن میتوان به مساجد جامع اصفهان و اشترجان اشاره نمود.
مهران علیالحسابی، ابوالفضل قربانی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده
بناها و بافتهای تاریخی هر کشوری همچون آیینه تمامنماست که اصول و ارزشهای حاکم بر آن جامعه را به نمایش میگذارد. یکی از مهمترین اصول در معماری سنتی ایران بهویژه ایران پس از اسلام، اصل محرمیت است که تأثیر شگرف آن را میتوان در شکلگیری شهرها و روستاهای تاریخی کشور مشاهده کرد. لذا بازشناخت نقش این اصل در شکلگیری محلهها، خانهها و فضاهای مرتبط با آنها بهعنوان قلمرو سکونت اهمیتی خاص مییابد. ورودی خانه با قرارگیری در مرز میان درون و بیرون یکی از مهمترین تجلیگاههای تأثیر محرمیت در شکلگیری فضاهای سکونتی تاریخی است که غفلت از آن تحت تأثیر شتاب تحولات در عرصهی شهری و روستایی کشور، مشکلات متعددی را سبب شده است. این نوشتار تلاش دارد با شناسایی و معرفی فضای ورودی خانهها در بندر لافت بهعنوان نمونهای از سکونتگاه های دارای بافت تاریخی کشور -که وجه مشخصهی آن، دو ویژگی فشردگی و محصوریت بوده است- جایگاه و نقش فضاهای ورودی را در تبیین اصل محرمیت در بافت کهن آن بررسی نماید. در این راستا علاوه بر تعمق در منابع مکتوب، از مطالعات اکتشافی در حوزه میدانی جهت برداشت نمونهها و مشخص کردن گونهها استفاده شده است. سپس با بررسی اصول مکانیابی، تناسبات و عملکرد هر یک از گونهها در تدارک اصل محرمیت و کنترل دید، ابداعات و اصول بکار رفته در این فضاها احصاء و بهعنوان رهیافتی برای طراحی معاصر ارائه گردیده است.
مریم قاسمی سیچانی، فاطمه قنبری شیخشبانی، محبوبه قنبری شیخشبانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده
کتیبههای قرآنی، عناصر جداییناپذیر تزئینات مساجد هستند که علاوه بر ترویج فرهنگ اسلامی، انعکاسدهندهی شرایط سیاسی و اجتماعی دورهی نگارش خود نیز هستند. مسجد جامع اصفهان به لحاظ اهمیت، وسعت، تعدد دورههای ساخت و حجم تزئینات، از جمله بناهایی است که بیشترین تعداد کتیبههای تاریخی را در معماری اسلامی ایران، درخود جای داده است. در پژوهشهای موجود کمتر به شناخت و تحلیل مضمون کتیبههای مورد استفاده در این بنا پرداخته شده است. لذا، این مقاله با هدف شناخت، تحلیل و قیاس مضمون کتیبههای قرآنی در ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان نگارش یافته است. برای دستیابی به مضامین آیات کتیبهها و بررسی ارتباط موضوعی آنها از لحاظ سیاسی، اجتماعی و محل کاربردشان در این بنا، تحقیق به روش تفسیری- تحلیلی انجام گرفت و از منابع اسنادی، کالبدی (مشاهده و حضور در محل) استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان دادند متن عمده کتیبههای ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان مذهبی است. بیشترین تعداد کتیبههای قرآنی ورودیها و محرابهای مسجد جامع اصفهان در دورهی صفویه الحاق شده است و بعد از آن به ترتیب دورههای قاجار، آل مظفر، ایلخانی و سلجوقی دارای بیشترین تعداد کتیبههای خطی قرآنی هستند. در بین ده ورودی و هفده محراب مسجد جامع اصفهان پانزده مورد دارای کتیبه قرآنی بوده است. به نظر میرسد شرایط سیاسی و اجتماعی هر دوره در انتخاب آیات برای نگارش کتیبههای ورودیها و محرابهای ذکر شده، تأثیر قابل توجهی داشته است. به طوری که در زمانهای آشفتگی اوضاع سیاسی، اجتماعی و مذهبی، آیات قرآنی انتخاب شده برای کتیبههای محرابها و ورودیهای مسجد جامع اصفهان به نوعی اشاره به اتفاقات خاص آن دوران داشته است و زمانی که به نوعی آرامش نسبی سیاسی و اجتماعی برقرار بوده مضمون آیات انتخابی در ورودیها اشاره به مسائلی در باب توحید و یگانگی خداوند ایمان و اعتقاد به معاد، نبوت و بعثت پیامبر و در نهایت آیاتی که در باب اهمیت مساجد آورده شده است. همچنین، مضمون آیات محرابها اشاره به وقایع جامعهی مسلمین از جمله تغییر قبلهی مسلمین، بعثت پیامبر و رهبری توجه داشته است.
دکتر حسنا ورمقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 3-1400 )
چکیده
معماری مسجد که روزگاری شکوهمندترین نمونه های آن در ایران برپا میشد، به عنوان مکان برابری و یکسانی همه اقشار، باید واجد خصلت های دعوتگری، هدایت و تذکر بوده و به عنوان مبلغ دین اسلام به فراخوانی مؤمنین و جذب پیروان دیگر ادیان بپردازد. این دعوتگری نه تنها در سیما و منظر که حتی از نظر صوتی و سایر تمهیداتی چون چندعملکردی بودن و مرکزیت و مکان استقرار نیز انجام پذیر است. این معماری که به دلیل جامعیت، اهمیت، تعدد و جایگاه والا در روزگار گذشته، اصلی ترین عامل هویت دهنده به مجتمع های زیستی مسلمانان محسوب می شد، امروز به دلیل تغییرات ساختاری، نقش دعوتگرانه خود را از دست داده است. در دوران معاصر، همزمان با تحولات ساختار شهر، به علت تغییر نیازها و عملکردهای مساجد و نیز تمایز نسبت های ابعادی و مکانیابی آنها در ساختار شهری و تنگناهای اقتصادی، اهداف و خصایص اصیل مساجد نیز به فراموشی سپرده شد؛ تا حدی که امروزه تمام گروههای اجتماعی درگیر با آن از شهروندان و نمازگزاران تا معماران و طراحان شهری را به واکنش واداشته است.
آنچه ایده مرکزی مقاله حاضر را شکل میدهد، توجه به نقش دعوتگرانه مساجد به عنوان یکی از ارکان طراحی ها و برنامهریزی های شهری در مراکز و محلات شهر معاصر است؛ با این تذکر که همه جنبه های دعوتگری در کالبد، کارکرد و معنا مدنظر هستند. مقاله حاضر با پاسخگویی به این پرسش که چگونه میتوان از مؤلفههای کالبدی، کارکردی و معنایی مساجد در مقیاس شهری و محلی، منظر و نمای ورودی و نیز فضای درونی بنا در جهت ارتقاء کیفیت دعوتگری استفاده نمود، به دنبال یافتن فرایند طراحی مطلوب است. در این راستا، با استفاده از روش تحلیل محتوا، به بازخوانی اقدامات و نظریات در حوزه مقولات مرتبط با موضوع پرداخته و با دستیابی به چارچوبی مفهومی و اصولی کاربردی، فرایند مطلوب در زمینه ارتقای کیفیت دعوتگری مساجد معاصر ارائه شده است. جهت تدقیق موضوع با انتخاب 8 نمونه موردی از مساجد معاصر تهران با استناد به منابع کتابخانه ای و مشاهدات میدانی به تحلیل عناصر تأثیرگذار در فرم کلی بنا، جداره های خارجی، طراحی نما و منظر ورودی و فضای درونی مساجد پرداخته شده است. نتایج تحلیلها نشان میدهد؛ آنچه بر پذیرندگی مساجد تأثیر می گذارد، مجموعه مطلوبی از عوامل کالبدی تا معنایی مؤثر بر تقویت حضور فرد و اجتماع است که در قالب معیارهای نمایانی و مرکزیت در مقیاس شهری، پذیرندگی و هدایتگری در مقیاس میانی، معناداری و خاطره بصری در جداره های خارجی و منظر ورودی، تبدیل پذیری و انتظام فضایی در فضای درونی مساجد دسته بندی و تشریح شده است.
خالد عزیززاده، صلاح الدین مولانایی، لیدا بلیلان اصل،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
اواسط دورهی قاجار تا دههی اول حکومت پهلوی، بخشی از معماری معاصر ایران است که دستخوش تغییرات دوران مدرنیته گردیدهاست. به مرور زمان، فرمها و اشکال مدرن، سلسلهمراتب فضایی خانهها و کالبدشان را تحت تاثیر قرار داده و سبکی تلفیقی به وجود آوردهاست. بررسی اجمالی فضاها و اجزای اصلی خانههای سنتی شهر سنندج به خوبی سیر تحول این تغییر را نشان میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی سیر تحول سلسلهمراتب فضایی ورود به خانههای سنندج در دوران گذار از دورهی سنت به دورهی مدرن میباشد. پژوهش حاضر با رویکرد نظری و به روش تاریخی-تفسیری و تحلیل محتوا انجام میگیرد. بخش نظری با روش کیفی و با توجه به ادبیات نظری گردآوری شده؛ و معیارهای تاثیرگذار بر سنجش کیفیتهای فضایی حاصل درگونههای مختلف ابنیه مسکونی، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. همچنین بخش عملی پژوهش از طریق موردپژوهی در دو مرحله انجام پذیرفته است. از این حیث، چارچوب نظری در مرحلهی نخست، بررسی مختصر اجزای خانههای دورهی سنت و مدرن، و همچنین، شناسایی خانهها بر مبنای دورههای تاریخی، به واسطه مطالعات میدانی، برداشت، عکسبرداری، ترسیم پلان خانه و بهرهگیری از مدارک و نقشههای موجود، صورت گرفتهاست. در مرحله بعدی، کلیه ابنیه مسکونی حائز شرایط، جهت تحقیق و بررسی بر اساس دادههای میدانی و مطالعات کتابخانهای، با استفاده از روش استدلال منطقی، مقایسه، تحلیل و شناسایی شده؛ و سلسلهمراتب فضای ورودی خانهها بر اساس رویکرد تحقیق، مورد تجزیه و تحلیلی قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهدکه سلسلهمراتب ورود به خانههایی با معماری قبل از دوره ناصری، متناسب و درخور با نیازهای ساکنان است که کمتر در اولویت توجه معماران دوره پهلوی قرارگرفته است. از این جهت، استفاده از فضاهای حد واسط و بینابینی در معماری، علاوه بر ایجاد محرمیت، میتواند تعریف درستی از فضاهای خصوصی و نیمهخصوصی در خانه ارائه دهد و از درهم تنیدگی درکاربری و هویت دیگر فضاها جلوگیری کند؛ و در نهایت میتواند موجب ارائه الگویی برای ایجاد محرمیت شود؛ که اصلی جدانشدنی از هویت در معماری و فرهنگ ایرانی- اسلامی است.