عباس غفاری، فرزانه قلیزاده،
دوره 8، شماره 2 - ( 6-1399 )
چکیده
صوت در بنای مذهبی عمده ترین فاکتور درگیر با مخاطب بشمار می رود. حس شنوایی، به خوبی قادر است ادراک دینی و آیینی انسان را برانگیزد و در جذب و تعامل او با بنای مذهبی نقشی اساسی ایفا نماید. از طرفی دیگر، بینایی، ناخودآگاه بیشترین واسطه ارتباطی انسان با محیط پیرامون است و لذا به نظر می رسد هر عنصری که در معماری بتواند همه حواس انسانی و عمدتا دو حس بینایی و شنوایی را به صورت توام به ادراک مخاطب منجر گرداند؛ موجب موفقیت معماری خواهد بود. آینه کاری از ساختارهای تزیینی در معماری است که از بعد چشم نوازی و به بیانی علمی تر، بصری، از راهبردهای معماری اسلامی دانسته می شود. از آنجا که بناهای آینه کاری شده در معماریِ حال حاضر، به لحاظ صوتی عملکردی استاندارد دارند؛ به نظر کاربران و مخاطبان بناهای مذهبی جزو عناصر موفق در ارتباط گیری همزمان حس بینایی و شنوایی بشمار می روند و لذا مطالعه آکوستیکی آن ها امری لازم خواهد بود. پژوهش حاضر به عنوان پیشینه و مبانی تحقیق پس از تحلیل مبانی آکوستیکی، ضمن تاکید بر وضوح گفتار و زمان واخنش به عنوان متغیرهای سنجش و سپس معرفی آینه کاری به روش توصیفی و با ابزار کتابخانه ای، در حوزه نمونه موردی و مطالعه بنیادین خود، از رویکرد کاملا کمی و روش محاسبات دقیق بهره گرفته با دو ابزار شبیه سازی و سنجش میدانی به قیاس نتایج آن ها پرداخته است. رفتار کاملا متفاوت و معکوس بنا در دو حالتِ با آینه کاری، و بدون آن، که هریک بصورت جداگانه با شبیه سازی و سنجش میدانی انجام یافته است؛ نشان می دهد تفاوت های مشاهده شده، فراتر از تفاوت ابزار سنجش است و ساختار آینه کاری، موثرترین فاکتور در ایجاد شرایط بهینه آکوستیکی خواهد بود. نتایج حاصل از این مطالعه منجر به بیان نظریه ای جدید در علم معماری و آکوستیک گردیده است که بر تاثیر فرم در آکوستیک اشاره دارد و در راستای کاهش زمان واخنش و بهبود وضوح گفتار، نقش جنس مصالح را در قبال فرم مطلوب، کمرنگ تر نشان می دهد. پژوهش حاضر بیان می کند که در زمینه اکوستیکی با هر مصالح و متریالی به شرط فرم مناسب، می توان معماری مطلوب ایجاد کرد. لذا می توان گفت نظریه نهایی این پژوهش در راستای ایجاد شرایط بهینه آکوستیکی، ارجحیت فرم بر جنس مصالح را اثبات می نماید.
وحید افشین مهر، عباس غفاری، ریحانه زمانی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
صدا به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای ارتباط انسانها با یکدیگر و محیط پیرامونشان در علم معماری مطرح میگردد و مساجد از آن دسته فضاهایی است که با توجه به نوع کاربری، ویژگیهای آکوستیکی در میزان عملکرد و تامین حس آرامش، تاثیر به سزایی دارد.
رمزگشایی هندسی معماری مساجد ایرانی از منظر مهندسی و درک پارامترهای موثر در قابلیتهای سازهای و عملکردی آنها از ملزوماتی است که جهت حفظ و احیای این آثار و کاربرد آنها در معماری معاصر مورد توجه قرار میگیرد. یکی از ناشناختهترین قابلیتهای عملکردی مساجد مخصوصا در گنبدخانهها وضعیت صوتی آنهاست که با توجه به دانش معاصر، مهندسی خوانایی نداشته و تناقضاتی را به همراه دارد. وضوح گفتار و زمان واخنش به عنوان اصلیترین پارامترهای آکوستیک معماری، شاخصههایی جهت بررسی آسایش صوتی در فضا هستند که عاملی به نام هندسه در معماری گنبدخانهها آنها را تحت تاثیر قرارداده است. در این پژوهش بنای زیبای مسجد جامع اصفهان که از بدو شکلگیری در قرن دوم هجری، به عنوان نقطه مرکزی بافت شهر اصفهان مورد توجه بوده است و با قدمت هزارساله خود و با ارزشهای والای سازهای، هنری، اسنادی، فرهنگی، و حتی علمی خود مایههای فخر بسیار را در خود دارد و گنبدخانه نظامالملک مسجد جامع اصفهان که در جبهه جنوبی آن قرار گرفته است و یادگاری ارزشمند از دوره سلجوقیان با فضای داخلی پوشیده از تزئینات زیبای آجری، گچبری، سنگ و کاشی است، به عنوان یکی از شاخصترین گنبدهای آجری از منظر تقابل هندسه و صدا مورد ارزیابی قرار گرفته است.
این پژوهش به صورت کمی با کمک شبیهسازی و محاسبات دقیق نزمافزار Ease 4.4 و با توجه به استانداردهای بینالمللی ارائه شده در کتب آکوستیک، کیفیت صدا و پارامترهای آکوستیک در گنبدخانه را مورد تحلیل قرار داده است و نتایج حاصل نشان میدهد که پارامترهای آکوستیکی (که RT مهمترین آنهاست) در گنبدخانه قابل قبول نمیباشند و نیاز به بهینهسازی دارند این درحالی است که وضوح گفتار (C50) در این فضا مناسب و قابل قبول است، همین تضاد،گویای هماهنگی اجزای گنبدخانه مانند ارتفاع، حجم، گوشهسازیها و مقرنسها و تاثیر آنها در کیفیت صدا میباشد، به عبارت دیگر صدای نامناسب در این فضا به سطوح بالاتر از ارتفاع انسانی سوق داده میشود تا قابلیت فهم و وضوح گفتار گنبد خانه را تامین نماید.