جستجو در مقالات منتشر شده


10 نتیجه برای کتیبه

حسین اسمعیلی سنگری، وحید ایلائی،
دوره 2، شماره 4 - ( 12-1393 )
چکیده

کتیبه‌های غیرمنقول، به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار و اجزاء اسناد تاریخی از ثروت‌های فرهنگی کشور عزیزمان ایران به شمار می‌روند که بر بخش‌های انتخاب شده‌ای از ابنیه‌ی تاریخی و بناهای شاخص نصب شده و همواره مورد توجه بوده اند. نقش کتیبه‌ها به عنوان ابزاری اساسی و مؤثر با دارا بودن مفاهیمی معنوی و کاربردی، در آشکار نمودن مضامین تربیتی و فرهنگی و همچنین هویت و اصالت بنا، بانی و تاریخ ساخت، نام استادکاران و هنرمندان و بسیاری از اطلاعات دیگر که نسبت به ارزش و موقعیت بنا متغیر بوده؛ حائز اهمیت می‌باشد. ویژگی‌های کتیبه‌های مذکور شرایطی را ایجاد نموده که تلفیق هنرهای دیگر را در خود نمایان می‌سازد که مهم‌ترین آن هنر خطاطی و خوشنویسی است که اهمیتش را در آیاتی که بر پیامبر اسلام نازل شده می‌توان پی گرفت. نخست در سوره عَلَق، اولین سوره نازل شده بر پیامبر که به انسان یادآور می‌شود برای اولین بار قلم را از که آموخته است (الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ) و دوم در سوره قلم، سوگند به قلم و آنچه نویسد (ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ)؛ ذکر شده است. تحقیق حاضر قصد دارد با روش توصیفی-تحلیلی با استناد به مطالعات میدانی و تحلیل و تفسیر یافته‌ها با نگرشی بر اهمیت و ویژگی‌های خط و خوشنویسی در به اوج رساندن هنر کتیبه نویسی، پژوهشی در باب اسناد کتیبه‌ای غیرمنقول میراث جهانی مجموعه بازار تاریخی تبریز داشته و مفاهیمی را که در دل آنها نهفته است بازخوانی کند.
عاطفه شکفته،
دوره 3، شماره 3 - ( 9-1394 )
چکیده

در معماری اسلامی و خصوصاً مساجد توجه اصلی به روح نمازگزار و عالم وحدانیت است؛ بدین سبب کتیبه‌های قرآنی بیشترین سطوح تزئینی را به خود اختصاص داده است. در این بین، محراب به لحاظ جایگاه آن در معماری مساجد همواره یکی از عناصر پرتزئین معماری بوده است که شامل کتیبه‌هایی از آیات و مضامین قرآنی است. کتیبه‌های تزئینی مساجد منبع مهمی برای بررسی دیدگاه‌ها و تفکرات مذهبی ملهم از آیات قرآنی هستند. این مقاله با هدف شناخت کتیبه‌های قرآنی اجراشده در محراب‌های گچی عصر ایلخانی و درک مضامین آنها نگاشته شده است، از این رو، در جهت دستیابی به چیستی مضامین آیات و ارتباط آنها با محل کاربردشان در ابنیه، تحقیقاتی با روش تفسیری- تحلیلی صورت گرفته است. حاصل تحقیقات حاکی از آن است که آیاتی برگرفته از یک تا چهار سوره از قرآن در یک محراب بکار رفته است. کتیبه‌هایی با مضمون «آیات توحیدی»، «برپایی نماز»، «شرح خصوصیات مؤمنان»، «توصیف ویژگی بانیان مساجد» و «پیروزی مسلمانان بر دشمنان» بیشترین حجم از کتیبه‌نگاری در تزئینات گچی محراب‌های عصر ایلخانی را به خود اختصاص داده‌اند. گاهی کتیبه‌ها با مضامین ذکرشده در کنار یکدیگر در یک محراب اجرا شده‌اند که اشاره به ذات پروردگار، پرستش او، برپایی نماز دارند. بطور کلی آیات مربوط به «خداشناسی»، «برپا داشتن نماز» و «بانیان مساجد» بیشترین کاربرد را داشته‌اند؛ بنابراین کتیبه‌های قرآنی محراب‌ها مرتبط با کاربرد و جایگاه آنها در مساجد در جهت هدایت افراد و غنا بخشیدن به روح نمازگزار بکار گرفته شده‌اند.


احمد صالحی کاخکی، قباد کیانمهر، حمیدرضا قلیچ خانی، فرهاد خسروی بیژائم،
دوره 4، شماره 3 - ( 9-1395 )
چکیده

یکی از جذاب ترین و متنوع ترین تزئینات معماری بناهای دوره صفوی، کتیبه های نستعلیق هستند که به شیوه‌های مختلف در بناهایی با کاربری های متنوع اجرا شده اند. این کتیبه ها حاوی اطلاعات ارزشمندی مانند توصیف بنا، بانیان و هنرمندان نیز هستند که شناسایی و معرفی آنها به روشن شدن زوایای پنهان تاریخ هنر معماری و خوشنویسی ایران منجر می‌شود. علاوه بر این، جنبه های زیبایی شناسانه این آثار نیز قابل بررسی است. از این منظر، یکی از نکاتی که نمی‌توان به آن بی توجه بود، گوناگونی شیوه های اجرایی کتیبه ها است که تاثیر آن بر کیفیت خوشنویسی بی‌تاثیر نبوده است. هدف این پژوهش، شناسایی شیوه های رایج و معرفی شیوه های کمتر شناخته شده در اجرای کتیبه های نستعلیق در تزئینات وابسته به معماری دوره صفوی است تا از این منظر، راه های پیوند دو هنر شناخته شده ایرانیان در دوره اسلامی ـ خوشنویسی و معماری ـ هر چه بیشتر آشکار شود.
در پژوهش بنیادی حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته، از شیوه نمونه‌گیری طبقه بندی پسین استفاده شده است. بر این اساس، 205 کتیبه در دسترس در 137 بنای تاریخی صفوی مورد مطالعه قرار گرفته که اطلاعات بیش از شصت درصد آن‌ها به روش میدانی جمع آوری و مستندنگاری شده است. بر پایه نتایج حاصله، بناهای حاوی کتیبه نستعلیق در دوره صفوی را می توان در قالب 11 کاربری دسته بندی نمود که بیشترین کاربری آن ها به ترتیب بناهای مقبره ای، مساجد، مدارس و آب انبارها هستند.
نتایج به دست آمده بیانگر آن است که شروع کتیبه‌نگاری نستعلیق، به شیوه حجاری و از اواسط قرن نهم هجری در مجموعه‌های آرامگاهی شهر هرات بوده است. در دوره صفوی، این سنت ادامه یافته و به 6 شیوه اجرای اصلی ـ حاوی 17 زیر مجموعه متمایز ـ قابل تفکیک است. درصد فراوانی کتیبه ها نشان می‌دهد که رایج ترین شیوه‌های اجرایی به ترتیب: حجاری (51 %) و کاشی‌کاری (24.9 %) است و تزئینات گچی، چوبی، فلزی و نقاشی از نظر تعداد نمونه، در رده های بعدی قرار می‌گیرند. ترتیب زمانی به‌کارگیری این شیوه ها نیز بر پایه نمونه های حاوی تاریخ، ارائه شده است.


رباب فغفوری، حسن بلخاری قهی،
دوره 4، شماره 4 - ( 12-1395 )
چکیده

نگارگری ایرانی صحنه هم سخنی هنرهایی چون نقاشی، شعر، خوشنویسی و معماری است که مسیر تکامل خود را در مکاتب مختلف دوره اسلامی، به ویژه از عصر ایلخانی تا اوایل صفوی پیموده است. پایه این نگارگری بر ذهنیت و دنیای غیرمشهود استوار است و عناصر تزیینی و معماری آن بر اصول محتوایی و معنوی خاصی تکیه دارند. پژوهش حاضر با هدف بیان جایگاه و اهمیت هنر کتیبه نگاری در معماری اسلامی و نمود آن در فضای نگاره های ایرانی تدوین یافته و به جهت کمیت بالای استفاده از کتیبه ها در نگاره های مکتب هرات و آثار بهزاد، به تبیین و تحلیل مصادیق مختلف آنها می پردازد. پرسش اصلی آن است که نمود کتیبه ها در بناهای مصور نگاره های این مکتب چه تأثیری در فهم داستان و معنویت خاص حاکم بر ساختار کلی اثر دارد؟ این کتیبه ها از سویی به لحاظ مضمون و اثرگذاری خود نیز با نمونه های به کار رفته در بناهای هم عصر ایران و هرات در دوره تیموری تطبیق داده می شوند. روش انجام پژوهش به شیوه تحلیلی، تطبیقی و تاریخی است و برای تجزیه و تحلیل نهایی اطلاعات بدست آمده از روش استقرای علمی استفاده شده است. مورد نیاز نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای بدست آمده است. نتایج تحقیق نشان می دهند که تزیینات کتیبه ای موجود در فضای معماری نگاره ها علاوه بر بالا بردن زیبایی و ارزش بصری آنها بر انتقال مفاهیم داستان مصور شده تأثیرگذار هستند و بروز نوعی رئالیسم معنوی را در کارهای هنرمندان دوره تیموری به ویژه بهزاد نشان می دهند. تطابق این عناصر با تزیینات کتیبه ای بناهای هم عصر نیز بر انطباق و پیوند ساختاری و مضمونی آنها تأکید دارد و تأییدی بر ویژگی خاص واقع گرایی آثار بهزاد است که با درایتی تام از کتیبه های معماری به عنوان تزییناتی اصیل و مستند در جهت نقش آفرینی در هنری مستقل چون نگارگری بهره برده است.


احمد صالحی کاخکی، بهــاره تقـوی نژاد،
دوره 5، شماره 2 - ( 6-1396 )
چکیده

کتیبه ها، یکی از بارزترین تزیینات به کار برده شده در محراب ها به شمار می روند که همواره حضوری مستمر داشته و غالباً دربردارنده؛ آیات قرآنی، احادیث، مضامین مذهبی و هم چنین تاریخ و رقم سازندگان این آثار، هستند. محراب های گچ بری دوره سلجوقی و ایلخانی نیز، از این قاعده مستثنی نیستند و نحوه کتیبه نگاری در این محراب ها؛ دارای ویژگی های بصری متعددی است که از جمله آن ها می توان به؛ کاربرد یک حرف/کلمه یا فرم تزیینی، در زوایای 45 درجه کتیبه های موجود در حاشیه دورتادور محراب ها، اشاره نمود. لذا این پژوهش، با هدف معرفی انواع این حروف/ کلمات یا فرم های تزیینی در کتیبه های محراب های گچ بری قرون ششم تا هشتم هجری و مقایسه آن ها با یکدیگر، شکل گرفته است. در راستای دستیابی به این هدف، پرسش اصلی این پژوهش چنین است: انواع این فرم تزیینی در کتیبه نگاری محراب های گچ بری دوره سلجوقی و ایلخانی کدام است و چه شباهت ها و تفاوت هایی در تنوع این فرم تزیینی و نحوه کاربرد آن، وجود دارد؟ روش یافته اندوزی بر اساس پژوهشی میدانی (عکاسی طرح خطی1 تصاویر) و با استناد به منابع مکتوب انجام شده که به روش تاریخی- تطبیقی، به تحلیل داده های بدست آمده از نمونه های مطالعاتی می پردازد. نتایج حاصله، که از بررسی 22 محراب گچ بری تاریخ دار یا منسوب به دوره سلجوقی و ایلخانی (دارای حرف/ کلمه یا فرم تزیینی) به دست آمده، حاکی از آن است که؛ در هر دو دوره، استفاده از کلمه شبه «لا» یا فرم تزیینی در زوایای 45 درجه کتیبه حاشیه محراب ها رواج دارد که بخش تزیینی غالباً گره خورده و  به شکل «مثلث»، «مربع/ مستطیل» یا «دایره»، است. این فرم، هم به صورت مستقل و گاه در ارتباط با کادر حاشیه، تعبیه شده و معمولاً به لحاظ تزیینات و ساخت و ساز خود، با حروف کتیبه قرابت دارد. هم چنین بر اساس نمونه های مطالعاتی به نظر می رسد که کمیت استفاده از این فرم تزیینی و تنوع آن، در محراب های دوره ایلخانی نسبت به دوره سلجوقی بیشتر است.
مریم قاسمی سیچانی، فاطمه قنبری شیخ‌شبانی، محبوبه قنبری شیخ‌شبانی،
دوره 5، شماره 3 - ( 9-1396 )
چکیده

کتیبه‌های قرآنی، عناصر جدایی‌ناپذیر تزئینات مساجد هستند که علاوه بر ترویج فرهنگ اسلامی، انعکاس‌دهنده‌ی شرایط سیاسی و اجتماعی دوره‌ی نگارش خود نیز هستند. مسجد جامع اصفهان به لحاظ اهمیت، وسعت، تعدد دوره‌های ساخت و حجم تزئینات، از جمله بناهایی است که بیشترین تعداد کتیبه‌های تاریخی را در معماری اسلامی ایران، درخود جای داده است. در پژوهش‌های موجود کمتر به شناخت و تحلیل مضمون کتیبه‌های مورد استفاده در این بنا پرداخته شده است. لذا، این مقاله با هدف شناخت، تحلیل و قیاس مضمون کتیبه‌های قرآنی در ورودی‌ها و محراب‌های مسجد جامع اصفهان نگارش یافته است. برای دستیابی به مضامین آیات کتیبه‌ها و بررسی ارتباط موضوعی آنها از لحاظ سیاسی، اجتماعی و محل کاربردشان در این بنا، تحقیق به روش تفسیری- تحلیلی انجام گرفت و از منابع اسنادی، کالبدی (مشاهده و حضور در محل) استفاده شد. یافته‌های پژوهش نشان دادند متن عمده کتیبه‌های ورودی‌ها و محراب‌های مسجد جامع اصفهان مذهبی است. بیشترین تعداد کتیبه‌های قرآنی ورودی‌ها و محراب‌های مسجد جامع اصفهان در دوره‌ی صفویه الحاق شده است و بعد از آن به ترتیب دوره‌های قاجار، آل مظفر، ایلخانی و سلجوقی دارای بیشترین تعداد کتیبه‌های خطی قرآنی هستند. در بین ده ورودی و هفده محراب مسجد جامع اصفهان پانزده مورد دارای کتیبه قرآنی بوده است. به نظر می‌رسد شرایط سیاسی و اجتماعی هر دوره در انتخاب آیات برای نگارش کتیبه‌های ورودی‌ها و محراب‌های ذکر شده، تأثیر قابل توجهی داشته است. به طوری که در زمان‌های آشفتگی اوضاع سیاسی، اجتماعی و مذهبی، آیات قرآنی انتخاب شده برای کتیبه‌های محراب‌ها و ورودی‌های مسجد جامع اصفهان به نوعی اشاره به اتفاقات خاص آن دوران داشته است و زمانی که به نوعی آرامش نسبی سیاسی و اجتماعی برقرار بوده مضمون آیات انتخابی در ورودی‌ها اشاره به مسائلی در باب توحید و یگانگی خداوند ایمان و اعتقاد به معاد، نبوت و بعثت پیامبر و در نهایت آیاتی که در باب اهمیت مساجد آورده شده است. همچنین، مضمون آیات محراب‌ها اشاره به وقایع جامعه‌ی مسلمین از جمله تغییر قبله‌ی مسلمین، بعثت پیامبر و رهبری توجه داشته است.
شهاب شهیدانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 3-1397 )
چکیده

رویکردهای کتیبه­شناسی موجود؛ اغلب وجوه مختلف ادبی و ملاحظات محتوایی متن، اهمیّت تاریخی و توجه به وقایع گذشته در بطن کتیبه­ها را مدّ نظر دارد و این امر منجر به گونه­شناسی و طبقه­بندی کتیبه­ ها از حیث مضامین وقفی، فرمانی، یادمانی و احداثی و در نوع دیگر شناخت مواد و مصالح شده است. در این میان جنبه ­های هنریِ کتیبه­ ها از منظر خوشنویسی که دارای ارزش بالایی می­ باشد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بخش مهمی از این نقیصه به فقدان مبانی و روش­ های نقد کتیبه­ ها بر اساس ملاحظات خوشنویسی و اصول و قواعد آن باز می­ گردد. با آنکه این اصول و قواعد؛ منبع و معیاری مهم برای درک زیبایی، شناخت و تحلیل آثار خوشنویسی است اما این سنجه بیشتر در قالب­های غیرکتیبه­ نگاری و از جمله قطعه­ نویسی، چلیپا، کتابت و کتاب­ آرایی به کار گرفته شده و در خصوص کتیبه نگاری مورد غفلت قرار گرفته است. هدف این پژوهش ارائه مبانی نظری و تحلیلی در خصوص چگونگی بهره­ مندی از اصول و قواعد خوشنویسی در کتیبه­ شناسی از منظر هنر خوشنویسی است این امر با روش تحلیلی و توصیفی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ­ای و اطلاعات میدانی از کتیبه ­ها انجام گرفته است. در پی یافتن سوال و مسأله اصلی پژوهش مبنی بر چگونگی تحلیل کتیبه­ ها از منظر اصول و قواعد خوشنویسی؛ و با عطف به رساله ­های خوشنویسی و پژوهش­ های مرتبط، یافته ­های پژوهش بیانگر آن است که استفاده از  اصول و قواعدِ مندرج در رساله­ های خوشنویسی، بنا به ملاحظات خاص کتیبه­ نگاری و مقتضیات معماری با جرح و تعدیل لازم و با توجه به میزان انطباق برخی از آنها در کتیبه ­نگاری امکان­پذیر خواهد بود. اصل نسبت، ترکیب و کرسی در روند تحلیلی کتیبه­ ها دارای ارزش مهم­تری است و اصول صفا و شأن، قاعده مشق نظری و عملی در درجه بعدی قرار می­ گیرد. نحوه شناخت سبک و شیوه به عنوان مولّفه ­ای اساسی در تحلیل کتیبه­ نگاری نیز با توجه به کیفیت و کمیت کتیبه ­ها دارای اهمیت است. طبیعی است که مبانی ارائه شده در جنب سایر روش­ ها و گونه­ شناسی مطالعاتِ کتیبه­ نگاری، می­ تواند به درک روشمندتری از ارزش­های کتیبه نگاری منجر شود و چشم ­انداز تازه ­تری را برای ارزیابی و تحلیل وجوه زیباشناختیِ کتیبه­ ها فراهم ­سازد.
الهه فاتحی، علیرضا شیخی،
دوره 8، شماره 1 - ( 3-1399 )
چکیده

حرم مطهر رضوی در زمره باشکوه‌ترین بناهای مذهبی با گنجینه‌ای از آثار خوشنویسی است. ازجمله این آثار کتیبه‌ها و نقوش ازاره سنگی منبت دو رواق حاتم خانی و توحیدخانه بوده که ازلحاظ کیفیت بصری قابل‌تأمل است. هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و تطبیق ویژگی ساختار بصری و مضمون کتیبه‌ها و تزیینات حجاری‌شده در ازاره سنگی دو رواق مذکور است. بنابراین ساختار بصری و تجسمی کتیبه‌ها در رواق‌های حاتم‌خانی و توحیدخانه چیست؟ و چه محتوایی دارد؟ روش تحقیق، توصیفی _تحلیلی و تطبیقی و گردآوری داده‌ها، کتابخانه‌ای و عکاسی میدانی است. یافته‌ها نشان می‌دهد؛ مضمون کتیبه‌ها بر اساس مفاهیم قرآنی و دعایی با خط ثلث، قطعات ادبی به خط نستعلیق و با موضوعات مودت و دوستی اهل‌بیت و مقام بخشش خداوند اجراشده است. خط کتیبه‌ها ثلث، نستعلیق و نسخ می‌باشند؛ که به‌واسطه‌ی شکل و فرم مدور آن‌ها، دارای جلوه‌ای پویا هستند. بکارگیری این خطوط در کتیبه‌های ثلث و نستعلیق در ارتباط با مبانی خوشنویسی بوده که از جهت فضاسازی و قرائت آسان با قابلیت‌های بصری این دو نوع خط هماهنگ شده است. کتیبه‌های دو رواق مذکور به‌صورت طوماری، کمربندی و تک‌سطری مشاهده شدند و ساختار تجسمی کتیبه‌ها در قالب‌های هندسی، بیضی، دایره و مربع بوده و اغلب با ترکیب‌بندی‌های افقی و عمودی است که با آهنگ بصری قرینه، متناوب و متباین تکرار شده‌اند. طرح‌های اسلیمی و ختایی، همچنین لچکی‌هایی در کنار کتیبه‌ها به جهت تزیین و تأکید بر متن نوشته‌ها به کار رفته‌اند. 
آمنه گلستان،
دوره 10، شماره 3 - ( 1-1401 )
چکیده

مجموعه حرم حضرت ­عبدالعظیم­‌­(ع) در شهرری، یکی از گنجینه­های ارزشمند آثار معماری و هنرهای وابسته به آن است که شالوده­اش در نیمه دوم قرن سوم ﻫ.ق گذاشته شده و تا عصر حاضر توسعه و تکامل یافته است. از شاخص­ترین تزئینات این مجموعه، هنر کتیبه­نگاری «محمدابراهیم ­طهرانی مشهور به میرزاعمو» است که به دو شیوه خوشنویسانه بر روی کاغذ و معمارانه بر روی کاشی هفت­رنگ به قلم ­نستعلیق کتابت و اجرا شده­ است. از آنجا که تألیفات حوزه خوشنویسی در قلم ­نستعلیق عموماً بر شناخت تحولات شکلی قطعات و نسخ­خطی استوار است؛ کتیبه­نگاری و تحولات شکلی آن به ویژه در اماکن مذهبی، و هم­چنین چگونگی انطباق ویژگی­های شکلی این قلم با ویژگی­ها و اقتضائات کتیبه­نویسی کمتر مورد توجه پژوهشگران بوده است. هدف این پژوهش بنیادی، شناخت وجوه افتراق این دو شیوه از کتیبه­نگاری و تغییرات شکلی حروف و کلمات قلم­ نستعلیق در انتقال خط بر روی کاشی بود که با استفاده از منابع کتابخانه‌ای- میدانی و روش مشاهده­ای- تطبیقی و تحلیلی به آن پرداخته شد. برای رسیدن به هدف پژوهش، پاسخ به این پرسش­­ها ضروری است که 1. تفاوت­های شکلی در نحوه کتابت و ترکیب­بندی کتیبه­های کاغذی در موزه حرم حضرت عبدالعظیم(ع) و کتیبه­های کاشی هفت­رنگِ ایوان امام­زاده طاهر(ع) به قلم ­نستعلیق محمدابراهیم ­طهرانی کدام است؟ 2. بر اساس کدام مولفه­ها می­توان این کتیبه­ها را طبقه‌بندی نمود؟ نتایج بررسی­ها در هر دو نوع کتیبه­نگاری، اختلافات جزئی نظیر اجرایِ کوچک­تر، ضخیم­تر و اغلب با میزان کشیدگیِ کمتر در حروف و کلمات، عدم پیوستگی مفرداتی نظیر ر، و به حرف ه، زاویه نقطه­گذاری 36 تا 50 درجه، و نیز تعداد کرسی کمتر و یک نوع تشدیدگذاری در ترکیب­بندی کتیبه­های کاشی را نشان داد. علاوه بر تبحر کاشیکار، نظارت مستقیم خوشنویس و تسلط وی در کتابت بر روی انواع بوم،­ سبب کمترین تغییرات شکلی در انتقال خط بر روی کاشی شده است. هم­چنین کتیبه­های کاغذی این مجموعه به تاریخ 1291 ﻫ.ق و رقم محمدابراهیم طهرانی، به صورت متن سیاه بر زمینه نخودی رنگ در قالب دو نوع قاب­بندی منحنی و زاویه­دار طبقه­بندی شدند. حال آن­که کتیبه­های کاشی به تاریخ 1301 ﻫ.ق و رقم محمدابراهیم مشهور به میرزاعمو، به صورت متن سفید بر زمینه لاجوردی در قالب یک نوع قاب­­بندی منحنی قابل بررسی بودند.

سید مجید هاشمی طغرالجردی، سلمان نقره کار، فاطمه کوثر،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

با پذیرش­گرایش عالم به تکامل حول­ محور وجودی ائمه اطهار(ع) به‌عنوان وجه الله و مصادیق انسان کامل، شناخت شاخص‌های معماری کمال‌دهنده حرم‌های مطهر اهمیت می‌یابد. حرم، مکان فیض الهی و مومنان طالب وجه الله می‌باشند. عاشورا دروازه‌ای از نور است به باطن قبله و نشانه‌ایست تا راه نمایان بماند؛ و این چنین است که نشانه‌ و نمادهای وحیانی در حرم­های مقدس اهمیت می‌یابد. هنر و معماری اسلامی، انعکاس بصری کلام خداوند است و کتیبه‌های معنوی-آیینی برجسته‌ترین نمادی است که با تجلی حقایق پلی از عالم محسوس به عالم معنا میگشاید. این مقاله در پاسخ به این سوال که کتیبه‌های آیینی-معنوی بهعنوان رسانه‌ای ماندگار از باب‌القبله تا گنبدخانه حرم مطهر امام حسین(ع) با چه الگوی مفهومی- شکلی، مفاهیم اصیل دینی را در معماری حماسی-مذهبی بیان نموده‌اند، به این مسیر مقدس و گنبدخانه حرم مطهر بهعنوان نقطه پیوند زمین و آسمان و نماد عدالت‌خواهی احرار پرداخته است. برای شناخت نوع خط و قالب هنری و درک متن کتیبه‌های گنبدخانه حرم مطهر، پس از تصویرنگاری و برداشت میدانی با روش تحلیلی-تفسیری مشخص می‌شود که ﮐﺘﻴﺒﻪ‌ﻫﺎی قدسی حرم مطهر ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮﺍﻥ رسانه‌ای نمادین متناسب با قیام امام حسین(ع) تنظیم شده است و ضمن توجه به لفظ جلاله «الله» در مرکز برخی کتیبه‌ها، در این میان استفاده از آیات سوره«صف»، «یاسین»، و «فجر» در محور باب‌القبله تا داخل گنبدخانه نمود بیشتری داشته؛ و به­خصوص سوره «فجر» در کتیبه طوماری متصل به اربانه گنبد (که ارتفاع ساق و اربانه حدود 5 متر و خود تا راس آن حدود 14 متر و با نظام هندسه دوایری است)، ﺑﻪ‌ﻋﻨﻮﺍﻥ سوره مرتبط با وجود مقدس امام حسین(ع) جای گرفته است. همچنین زیارت ناحیه مقدسه و عاشورا نیز در کتیبه‌ها ظهور بیشتری دارد. نوع خط نشان از هنر خط ثلث اثر استاد محمد حسین شهید مشهدی خطاط برجسته قاجار به سال 1373 ﻫ.. ق است که درحرم مطهر امام رضا(ع) نیز در دوره مذکور توفیق کتیبه‌نویسی یافته است. مفهوم چهار کتیبه ترنجی ساق گنبد نیز ضمن شکر پروردگار در توفیق به تزئین و طلاکاری گنبد به دوره و بانی ساخت پرداخته است. در نهایت و با توجه به طرح ترفیع گنبد مطهر امام حسین(ع) در زمان کنونی پیشنهاد این مقاله اضافه نمودن ذکر برادری و وحدت دو ملت ایران و عراق در کتیبه‌های ترنجی ساق گنبد و تکرار سوره فجر در کتیبه طوماری ساق می‌باشد.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb