جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای کلیسا

مهدی حمزه‌نژاد، ساناز رهروی پوده،
دوره 4، شماره 2 - ( 6-1395 )
چکیده

در همه‌ی ادیان، پرستش‌گاه‌ها، این بناهایِ معناگرا، نقش قابل‌توجهی داشته و با سایرِ بناها تفاوتی بنیادین و ماهوی دارند. هم‌نشینی آن‌ها در شهرهای گذشته ناگزیر، با توجه جدی به تمایزات هویتی صورت ‌گرفته است. امروزه با گسترش روابط مجازی، توجه به تمایزات هویتی پرستش‌گاه‌ها اهمیت چشمگیری یافته است. پژوهش حاضر در ‌پی گونه‌شناسی پرستش‌گاه‌های سه دین ابراهیمی در پایتخت ایران- اسلامی عصر صفوی است تا با توجه به مقایسه‌ی تطبیقی مفاهیم عرفانی آن‌ها، به معماران و طراحان معاصر پرستش‌گاه‌ها کمک کند. این تمایزات مفهومی حاکم را، در طراحی‌ بناهای مذهبی و به‌ویژه مساجد مورد استفاده قرار دهند. پرسش این پژوهش آن است که تمایزات هویتی این عبادتگاه‌ها چیست و این تمایزات تا چه حد ریشه در مبانی عرفانی متفاوت آن‌ها دارد؟ فرضیه‌ی این پژوهش آن است که تفاوت در صفات قدسی پایه‌، مورد تأکید در هر دین باعث تفاوت کالبدی پرستشگاه‌ها گشته است. این صفات قدسی پایه، سبب تفاوت جدی در شخصیت محتوایی ادیان مورد بررسی است و در بسیاری از مظاهر این ادیان قابل ‌مشاهده است. این مقاله با استفاده از دو مفهوم قدسی (شباهت‌نمایی، زیبایی‌خواهی) و سهم هر دین از هر دو مفهوم، مصادیق ساخته ‌شده در اصفهان را در دودسته‌ی «شباهت‌گرا و جمال‌طلب»، «شباهت‌گریز و جلال‌طلب» گونه‌شناسی نموده؛ سپس به بررسی ویژگی کالبدی پرستشگاه‌ها، در ارتباط با هرکدام از این مفاهیم پرداخته‌ است. این پژوهش با استفاده از روش مقایسه‌ی تطبیقی و تاریخ‌پژوهی و مصداق‌پژوهی همراه با استدلال منطقی و بررسی‌های مشاهده‌ای و اسنادی انجام‌شده است. نتایج، بیانگر آن است که کلیساها در گونه (تشبیهی-جمالی)، با ویژگی‌های دلالتگری نشانه و نمادپردازی، طبیعت‌گرایی چشمگیر، دارای تناسبات بزرگ‌مقیاس، دعوت‌کنندگی، تزئینات فاخر، تنوع فضایی و سلسله‌مراتب حرکتی تقسیم‌شده و نمونه‌ی آن (کلیسای وانک) است؛ در مقابل، کنیسا‌ها دارای خصلت (تنزیهی -جلالی)، با دلالتگری حداقلی آیه‌ای، ارتباط کم با طبیعت، تناسبات انسانی، فاقد تزئینات فاخر، حداقل تنوع فضایی بوده و نمود آن، کنیسای موشه‌حیا و کنیسای ملا نیسان است. از این حیث مساجد در حالت بینابین قرارگرفته و دارای خصلت (تشبیهی -جمالی و تنزیهی -جلالی) هستند و نمود آن (مسجد جامع عباسی) است. اقلیت بودن این دو دین در اصفهان سبب حساسیت مضاعف بر روی مبانی و تأکید بر تمایز هویتشان شده است و ازاین‌رو می‌توان این تقابل را معنا نمود.


مریم اکبری، محمد مهدی مولایی،
دوره 6، شماره 4 - ( 12-1397 )
چکیده

اسلام به‌طور سریع و در مدتی کوتاه‌تر از نیم‌قرن، در ابعاد گسترده‌ای-از اسپانیا تا مرزهای چین- گسترش یافت. درصورتی‌که مسیحیت با روندی بسیار آرام و در خلال چندین قرن صورت گرفت. پس از گسترش اسلام در غرب آسیا، نیاز به شهرهایی متناسب با الگوی زندگی اسلامی، باعث گردید در بسیاری از شهرها مسلمانان به دنبال تحول در زیربناهای فکری جامعه و درعین‌حال با ایجاد کم‌ترین تغییر در کالبدهای موجود، رویکردی را به وجود آوردند که بناهایی مانند کلیساها را به مساجد تبدیل نمایند. این پژوهش با مطالعه‌ی روند تبدیل کلیساها به مساجد در دوره صدر اسلام به بررسی جنبه‌های مختلف تأثیرات اعتقادی آیین اسلام و مسیحیت بر معماری خواهد پرداخت.
پرسش‌های مطرح‌شده در این پژوهش مربوط است به ریشه‌های شکل‌گیری فضای مسجد و کلیسا و بررسی روند جریانات اعتقادی- مذهبی ادیان اسلام و مسیحیت که چگونه متأثر و متبلور از اندیشه‌های اسلامی در معماری مسیحیت در جریان تبدیل کلیسا به مسجد بوده است.
فرضیه پژوهش علت شکل‌گیری جریان تاریخی تبدیل کلیسا به مسجد را ناشی از حضور وجوه موازی در اندیشه‌های عرفانی و الهیات ادیان اسلام و مسیحیت دانسته و بیانگر اندیشه‌های انعطاف‌پذیر دین اسلام در تأثیرپذیری از الگوهای زیبایی شناسانه است. بر اساس پرسش‌های مطرح‌شده و با هدف اثبات فرضیات فوق، این پژوهش با کمک راهبرد تحقیق تفسیری- تاریخی و با استفاده از روش تحقیق کتابخانه‌ای، با رویکرد تطبیقی به تحلیل موردی نمونه‌های کلیساهای تبدیل‌شده به مساجد، می‌پردازد. ریشه‌یابی و تطبیق عرفان و الهیات مشترک تأثیرگذار بر معماری بناهای عبادتگاهی اسلام و مسیحیت، با بیان جنبه‌های مؤثر در ایجاد جریان تاریخی تبدیل کلیسا به مسجد، نشانگر انعطاف‌پذیری دین اسلام در مقابل انتخاب بهترین الگوهای موجود برای تأمین نیاز مسلمانان و اجتماع در یک بنای عبادتگاهی بوده است. بنای کلیسا بر مبنای نظام اعتقادی مسیحیان توانسته به مکان مناسبی برای مسلمانان با هدف مشترک تجمع یکتاپرستان برای عبادت پروردگار تبدیل گردد.
 
عبدالحمید نقره‌کار، ریحانه سادات طباطبایی یگانه،
دوره 8، شماره 4 - ( 12-1399 )
چکیده

یکی از مهم‌ترین دلایل انحرافات مکاتب بشری در شرق و غرب عالم، به خصوص جریان‌های نوگرایی (مُدرنیستی) و فرانوگرایی (پست‌مُدرنیستی) -که بعد از قرون وسطی و دوران رنسانس در فرهنگ غربی ایجاد شد؛ و تا زمان معاصر در جهان گسترش یافته است- انحرافاتی است که در ادیان الهی به خصوص دین یهود و دین مسیح توسط معتقدان به این ادیان اتفاق افتاده است. منابع معتبر اسلامی (کلام الهی و سنت معصومین(س))، این انحرافات را تبیین، تشریح و تحلیل نموده است. نمونه‌ای از آن تحریفات، اعتقادات مسیحیان به مفاهیم (خدا، پیامبر، رابطه انسان با خداوند، پیامبر، علما، جامعه و طبیعت) است. در این مقاله، تأثیر این انحرافات بر یکی از مهم‌ترین عناصر تمدن بشری یعنی (نیایشگاه‌های انسانی) و به‌عنوان نمونه خاص (کلیساهای صلیبی) از منظر اسلامی، مبتنی بر نظریه (سلام) مورد تفسیر و تحلیل قرار گرفته است. نظریه (سلام) فرآیندهای انسانی نظیر ساختمان یک نیایشگاه را به‌طور کلی مبتنی بر پنج مرحله (ایده‌ها، انگیزه‌ها و روش‌های هنرمند معمار، تا خلق کالبد اثر و تأثیرات اثر بر مخاطبین) تقسیم نموده است؛ و تأثیر انحرافات هر مرحله را به مراحل بعدی تا خلق اثر معماری و تأثیرات آن مورد تفسیر و تحلیل قرار می‌دهد. در این نظریه اعلام می‌شود که پیامبران و مکاتب الهی منابع و مبانی معصومانه‌ای را برای سه مرحله اوّل از فرآیندهای انسانی با عناوین (اعتقادات، احکام و اخلاق) ارائه نموده‌اند؛ و مرحله چهارم احتیاج به اجتهاد تخصصی و خلق اثر توسط انسان‌ها در عالم طبیعت دارد. بنابراین اشکالات موجود در کالبد آثار تمدنی و از جمله (کلیساهای صلیبی) نتیجه انحرافات در (اعتقادات، احکام و اخلاق) ایجاد شده در فرهنگ مسیحی است. پژوهش حاضر بنیادی است؛ و روش تحقیق این پژوهش اسنادی و مبتنی بر منابع اولیه و ثانویه معتبر و مبانی مستدل اسلامی (تحیلی وتفسیری) و نیز اناجیل چهارگانه و متون متقدم مسیحی است. در نتیجه‌گیری، تأثیرات انحرافات (اعتقادی، رفتاری و روشی) مسیحیان بر کالبد کلیساهای صلیبی از ابعاد (ایده‌های هندسی- فضایی، آرایه ها و نمادها) مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Iran University of Science & Technology

Designed & Developed by : Yektaweb