جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای گچ‌بری

احمد صالحی کاخکی، بهــاره تقـوی نژاد،
دوره 5، شماره 1 - ( 3-1396 )
چکیده

    از قرن هشتم هجری که مقارن با حکومت ایلخانیان در ایران است، آثار گچ‌بری نفیسی برجای مانده که تعدادی از آن ها، دارای رقم هنرمند و تاریخ ساخت هستند؛ لذا منبع مطالعاتی بسیار ارزشمندی در باب نسب‌شناسی هنرمندان سازنده و سبک فردی ایشان به شمار می آیند. این گچ‌بری‌ها در محراب‌های نفیس، لوح ها و کتیبه‌های گچی مساجد، آرامگاه‌ها و ...، بیشترین کاربرد را دارند. البته در کاشی‌کاری، نقاشی دیواری و بالأخص آثار چوبی دوره مذکور نیز، نام و رقم هنرمندانی وجود  دارد که با توجه به نسبت‌های آن ها می توان، به پیوند خانوادگی ایشان با هنرمندان گچ‌بر، پی برد. در این مقاله سعی شده تا با توجه به اهمیت سبک‌های فردی و منطقه‌ای در گچ‌بری‌های قرن هشتم هجری، که منجر به تنوع و تفاوت هایی به لحاظ طرح و نقش و تکنیک های اجرایی در آثار مذکور گردیده است، به بازخوانی فرضیه ها و نظریاتی که محققین و دانشوران، درباره نسب‌شناسی، سبک فردی و نقل و انتقالات هنرمندان قرن هشتم هجری ارائه کرده اند، پرداخته شود،  ضمن آن که با روش تاریخی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی، بر اساس مطالعات میدانی و کتابخانه ای، شاخص ترین ویژگی‌های نقوش و ترکیب‌بندی‌ها در آثار این هنرمندان، مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به شواهد بدست آمده، نتایج مطالعات، از همکاری گروه های هنرمندی که اکثراً با یکدیگر نسبت خانوادگی داشته اند، حکایت می‌کند. اما پراکندگی آثار و تنوع تکنیکی آن ها حاکی از آن است که همیشه، تمامی اعضای یک خانواده هنرمند در یک منطقه جغرافیایی خاص یا یک حرفه، به فعالیت مشغول نبوده اند و گویی در استفاده از طرح‌ها و همکاری هنرمندان با تخصصی خاص، در دیگر هنرها نیز، محدودیت چندانی وجود نداشته است. گرچه سبک فردی هنرمندان، که غالباً ناشی از مهارت و خلاقیت آن ها بوده، در شکل‌گیری آثاری شاخص با ویژگی‌های بصری منحصر به فرد، را نمی توان نادیده انگاشت. این ویژگی‌ها در تنوع نقش‌مایه‌ها و تزیینات آن ها، چگونگی ترکیب‌بندی‌های گیاهی و هندسی، نحوه تلفیق نقوش گیاهی در پس زمینه کتیبه‌ها، کاربرد نقوش هندسی در بخش های مختلف بنا (سقف، محراب‌ها)، محل خاص قرارگیری کتیبه‌های حاوی تاریخ و رقم هنرمندان و استفاده از رنگ در گچ‌بری‌ها، مشهود است.


بهزاد آهنگری، دکتر سیدرضا حسینی،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1400 )
چکیده

مسجد جامع ارومیه، معروف به مسجد جمعه (جمعه مسجدی)، در دوره‌های مختلف شکل گرفته است؛ به­گونه‌ای که هر بخش از آن مربوط به دوره‌ای خاص می‌باشد. محراب مسجد در بخش گنبدخانه قرار گرفته و دارای نقوش تزئینی زیادی از انواع هندسی و اسلیمی است؛ که علاوه بر نمایش ویژگی‌های هنر گچ‌بری عصر ایلخانی، تاثیرات دوران قبل از خود یعنی سلجوقی و دوران قبل از اسلام، به‌ویژه دوره ساسانی هم درآن دیده می‌شود. علاوه بر کثرت نقوش تزئینی و ظرافت بکار رفته در این محراب، استفاده از انواع اقلام خطی همچون کوفی، ثلث و رقاع  نیز در تاثیرگذاری آن بر مخاطب اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش، شناخت آرایه‌های تزئینی متأثر از نقوش تزئینی وابسته به معماری ساسانی موجود در محراب مسجد جامع ارومیه می‌باشد. براین اساس، این پژوهش در پی پاسخ‌گویی بدین پرسش‌هاست: الف) آیا نقشمایه‌ها وآرایه‌های بکار رفته در تزئینات محراب مسجد جامع ارومیه متاثر از نقش مایه‌های دوراه ساسانی است؟ ب) نقش‌مایه‌های اقتباس شده از دوره ساسانی در محراب مسجد جامع ارومیه مشتمل بر کدام عناصر است؟ برای پاسخ یه این پرسش‌ها از روش توصیفی-تطبیقی استفاده شده و اطلاعات مورد نیاز به صورت ترکیبی (کتابخانه‌ای و میدانی) گردآوری شده‌اند. نتایج  نشان می‌دهد که آرایه‌های بکار رفته متاثر از دوره ساسانی است و نقوش گیاهی موجود در گچ‌بری‌های دوره ساسانی مانند دهن اژدری و خرطوم فیلی در محراب مسجد به شکل اسلیمی و ختایی و در قالب انواع سراسلیمی‌ها مانند دهن اژدری و خرطوم فیلی با جزئیات زیاد تکامل یافته و در زمینه این نقوش نیز از خطوط ثلث و کوفی استفاده شده است. نقوش هندسی نیز شکل پیچیده‌تر نقوش هندسی عصر ساسانی را به نمایش می‌گذارد؛ و از اشکال دایره و مثلث بسیار استفاده شده است. همچنین نقش‌هایی مانند گل چندپر یا گلچه با تعداد گلبرگ‌های متغیّر شش‌تایی، هشت‌تایی و شانزده‌تایی در بسیاری موارد با تغییراتی، به‌نوعی مشابه با همان اشکال و فرم سابق به کار گرفته شده‌اند. علاوه بر آن استفاده از نقش برگ نخل، طرح قاشقی، گل چندپر و برخی نقوش همچون نقش گل انار به‌سادگی بسیار در ستون‌نماهای محراب اجرا شده‌اند. افزون­ براین طرح بسیاری از نقوش گیاهی دوران ساسانی مانند نقش درختان مو، انار، نخل و برگ‌های کنگر در ترکیب با طرح‌های اسلیمی در محراب مسجد دیده می‌شوند.

محمد رضا عطایی همدانی، لطیفه ربیعی،
دوره 11، شماره 2 - ( 2-1402 )
چکیده

نقوش گچ‌بری در معماری خانۀ تاریخی بروجردی‌ها به‌عنوان تزئین، جلوه‌گر زیبایی بصری و به‌عنوان نماد، منتقل‌کنندۀ مفاهیم خاصی‌اند. تنوع به‌کاررفته در این گچ‌بری‌ها بسیار چشم‌گیر و بیان‌کنندۀ معماری ارزشمند عصر خودش در شهر کاشان است. در بسیاری از خانه‌های تاریخی کاشان که عمدتاً متعلق به دورۀ قاجارند، نقوش برجستۀ گچ‌بری با تنوع و جایگاه‌های متفاوت دیده می‌شوند. در این میان، خانۀ بروجردی‌ها به‌لحاظ کثرت و تعدد نقوش جایگاه ویژه‌ای دارد. هدف اصلی از این پژوهش مستند‌نگاری و پرداختن هرچه بیشتر به یکی از مهم‌ترین هنرهای عصر قاجار (گچ‌بری) است. در گام اول، دسته‌بندی نقوش گچ‌بری، در گام دوم، تعدادشماری و ثبت موقعیت مکانی و در گام سوم، بررسی مفاهیم نمادین مستتر هر نقش انجام پذیرفت. پژوهش حاضر به‌روش آمار توصیفی و تحلیل محتوا و بر اساس مشاهدات میدانی و انطباق آن با مفاهیم به‌دست‌آمده از مطالعات کتابخانه‌ای انجام شده است.در این مطالعه از تکنیک‌های مختلف گردآوری اطلاعات همچون مشاهده، پیمایش، تصویربرداری و کدگذاری بهره گرفته شده است. در بررسی‌های انجام‌شده، نقوش اشیا، گیاهان، میوه‌ها، حیوانات خصوصاً نقوش گرفت‌وگیر با تنوع بسیار زیاد، انسان و موجودات ماورایی (جن) مشاهده شده‌اند. علاوه بر این موتیف‌های پُرکننده، به‌ویژه نقوش خُتایی نیز در سطوح متعدد به‌عنوان پس‌زمینه وجود دارند. یافتۀ پژوهش این است که به‌لحاظ تعداد ۴۵۰ نقش شمارش شده‌اند که در ۸ موقعیت مکانی شامل سردر، شاه‌نشین، مهتابی، ضلع شمالی حیاط، تاج بنا، تالار اصلی و گوشواره‌های غربی و شرقی پراکنده‌اند. محتوای نقوش برگرفته از اساطیر باستانی، باورهای دینی، حرفه و وضعیت معاش ساکنان و تعدادی از نقوش نیز تحت‌تأثیر هنر غرب طراحی شده‌اند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله پژوهش های معماری اسلامی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Researches in Islamic Architecture

Designed & Developed by : Yektaweb