این دانشکده بطور متوسط در هر سال حدود ۴۴۰ دانشجو در مقطع کارشناسی و در سه گرایش متالورژی صنعتی، تولید و فرآوری مواد فلزی و سرامیک میپذیرد. در مقطع کارشناسی ارشد حدود ۳۳۸ دانشجو در پنج گرایش سرامیک، شناسائی و انتخاب مواد فلزی، متالورژی استخراجی، بیومواد و ریخته گری و در مقطع دکتری حدود ۸۰ دانشجو مشغول به تحصیل در رشته مهندسی مواد هستند و تاکنون از این دانشکده حدود ۳۱۵۷ نفر در مقطع کارشناسی ، ۵۹۵ نفر در مقطع کارشناسی ارشد و ۵۳ نفر در مقطع دکتری فارغ التحصیل شده اند.
ریشههای تاریخی آموزش فنی در گرایشهای مهندسی مواد و متالورژی
آموزش صنایع مواد و متالورژی ایران، در رشته هایی معدود نظیر ریختهگری (عموماً مفرغریزی)، آهنگری، سفالسازی، کاشیسازی، آجرسازی، شیشهسازی بهصورت سنتی و با نظام استاد – شاگردی قرنها ادامه داشت. تاریخ آموزش فنی و حرفهای ما، هیچ نشانهای از آموزشکده یا آموزشگاه، مدرسه و حتی مکتبی که در آن حرفه ای را بیاموزند، در حافظه خود ندارند. در دوران اخیر حتی از استادکارانی که به روسیه و انگلستان مأمور شدند، گزارشی وجود ندارد که آنان جز با نظام استاد – شاگردی به روش دیگری یافته های خود را به دیگران منتقل کرده باشند و به هر حال همین گروه های کوچک، اولین حرکت به سمت آموزش نوین محسوب می شوند. اعزام استادکاران و محصلان به خارج از کشور از سال ۱۲۲۶ (زمان عباس میرزا) با اعزام دو نفر به انگلستان آغاز شد که یکی از آنها نقاش بود و در همانجا فوت کرد و دیگری طبیب شد و به کشور بازگشت و سوال اصلی که اگر به پزشک نیازمند بودیم آیا به همان نسبت به نقاش نیازمند بودیم؟ بدون جواب ماند.
در میان استادکارانی که برای آموزش به روسیه اعزام شدند (۱۲۲۶) شخصی بنام استاد صادق کربلایی بود که در روسیه فن چدن ریزی و ریخته گری آموخت و خود بعنوان استادکار در راه اندازی بخش ریخته گری اولین واحد صنعتی وابسته به ارتش (قورخانه ۱۲۵۹) نقش مؤثری بازی کرد و همزمان به شاگردان خود به روش استاد – شاگردی، ریخته گری آموخت. شاگردان استاد صادق کربلایی، جملگی به صورت پیشکسوتان ریخته گری سنتی ایران درآمدند که با استفاده از کوره های زمینی و اخیراً شعله ای هنوز هم فرزندان و شاگردان آنها به کار خود ادامه می دهند و حدود ۲۰ درصد از تولید قطعات ریختگی (آلومینیوم، مس، چدن) کشور را در بیش از ۱۴۰۰ واحد حرفه ای برعهده دارند. قبل از استاد صادق در سال های ۱۲۳۰، ۱۲۳۵ و ۱۲۶۰ نیز نفراتی برای آموزش آهنگری، معدن و بلورسازی (جمعاً ۳ نفر) به انگلستان، روسیه و فرانسه اعزام شده بودند که از نقش آنها در آموزش مواد و معدن اطلاعی در دست نیست. از مجموع آمارهای منتشر شده تا سال ۱۲۸۰ شمسی، برای ریخته گری و چدن ریزی ۷ نفر، برای چینی سازی و بلورسازی ۴ نفر و برای معدن ۴ نفر به خارج از کشور اعزام شده بودند که علاوه بر کار در صنایع نظامی و صنایع وابسته به دولت عنوان استادکاران، نقشی نیز در آموزش سنتی، استاد – شاگردی داشته اند، بدون هیج اثری مکتوب و باقی مانده از تجارب آنان.
هنرستان صنعتی و هنر سرای عالی در سال ۱۳۰۸ تحت نظارت و برنامه ریزی آلمان تشکیل گردید که به دلیل تمایل بنیان گزاران آن و همچنین داوطلبان، از همان ابتدا از دوره آموزش حرفه ای به صورت پیوسته تا دوره لیسانس ادامه مییافت. این مرکز به صورت دیپلم فنی فارغ التحصیلانی داشت که رشته آنها را می توان فلزکاری نامید و هم در سطح مهندسی فارغ التحصیلانی داشت که در رشته مکانیک یا شیمی فارغ التحصیل میشدند و به مقدار کم از متالورژی یا مواد، اطلاع حاصل میکردند. این مرکز چند بار مشمول تغییر برنامه شد و بالاخره در سال ۱۳۳۶ رسماً بخش آموزش عالی آن تحت نام مستقل هنرسرای عالی فنی (TIT – Tehran Institute of Technology) از بخش هنرستان صنعتی جدا گردید و با تغییر برنامه کامل بعد از یک وقفه ۱۰ ساله مجدداً تأسیس گردید. اگر از ایجاد رشته معدن در دانشگاه تهران (۱۳۱۳) که عملاً روش استخراج بود و ارتباط کمی با مهندسی مواد و متالورژی داشت، صرف نظر شود، قطعی ترین مقطع آموزش مهندسی رشتههای وابسته به مواد و متالورژی به سال (۱۳۳۶) مربوط میشود.
دانشجویان با درجه فوق لیسانس نیز از این هنرسرا فارغ التحصیل میشدند. با این تعهد که در یکی از مراکز آموزش فنی و حرفه ای به مدت ۵ سال خدمت نمایند. آموزش در این مرکز شامل دو بخش نظری و کارگاهی (آزمایشگاهی) بود که معمولاً به صورت تقریبی ۵۰-۵۰ از نظر زمان تقسیم شده بود.
هنرسرای عالی فنی پس از ۵ سال فعالیت، عملاً از سال ۱۳۴۱، دانشجوی جدید نپذیرفت و در همان سال به جای آن، دانشسرای عالی صنعتی تأسیس گردید که این مرکز نیز به سرعت در سال ۱۳۴۴ با تغییر برنامه، مجدداً نام هنرسرای عالی به خود گرفت. در طی ۵ دوره اول، ۲۷ نفر در رشته ریختهگری و ذوب فلزات فارغ التحصیل شدند که بیشترین تعداد آنها مربوط به آخرین دوره (۱۳۴۴) و ۱۲ نفر بودند.
فارغ التحصیلان این مرکز، مظهر خدمات مؤثری در آموزش و صنعت متالورژی کشور شدهاند که قابل انکار نیست. بنابر دلایلی نه چندان مشخص و احتمالاً به دلیل آرای سلیقهای و یا سیاسی، هنرسرای عالی فنی در سال ۱۳۴۱ منحل و دانشسرای عالی صنعتی، با همان برنامه و با درجه لیسانس تأسیس گردید، که اولین گروه آن همزمان با آخرین گروه هنرسرای عالی فنی به تعداد ۵ نفر در سال ۱۳۴۴ فارغ التحصیل شدند. دانشسرای عالی صنعتی که بعدها به هنرسرای عالی، دانشکده علم و صنعت (۱۳۵۰) و دانشگاه علم و صنعت (۱۳۵۷) تغییر نام داد، با تغییرات برنامه ای از سال ۱۳۴۴ به پذیرش ۲۰ دانشجو و از سال ۱۳۴۷ به بعد به پذیرش ۵۵ تا ۶۰ نفر در سال پرداخت.
در سال ۱۳۴۸، دوره آموزشی سالانه این مرکز به آموزش ترمی – واحدی تبدیل گردید. در رشته متالورژی شرط فارغ التحصیلی ۱۴۸ واحد عمومی، علوم پایه، اختصاصی و تخصصی بود که تعداد واحدهای کارگاهی و آزمایشگاهی آن حدود ۳۲ واحد بود. (با احتساب میانگین حدود ۲ تا ۳ ساعت برای هر واحد صنفی).
با انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها و بازگشایی مجدد آنها در سال ۱۳۶۲، برنامهریزی و برنامههای آموزشی دانشگاهها به صورت متمرکز درآمد که تاکنون نیز ادامه دارد. رشته مهندسی مواد و متالورژی نیز به ۵ گرایش ریخته گری، شکل دادن فلزات، تولید غیرآهنی، تولید آهنی و سرامیک طبقه بندی شد که مستقیماً از طریق آزمون سراسری پذیرش میشدند. در این سال پذیرش دانشجو در سه گرایش ریخته گری، سرامیک و تولید غیرآهنی در دانشکده متالورژی به عمل آمد.
تا سال ۱۳۵۸ ، ۵ دانشگاه مستقیماً به آموزش مهندسی مواد و متالورژی میپرداختند، هر چند دانشگاه صنعتی اصفهان که از سال ۱۳۵۶ فعال شده بود، در آغاز راه بود و فارغ التحصیلی نداشت. با انقلاب فرهنگی (ادریبهشت ۱۳۵۹) و با توجه به برنامههای شورای انقلاب، در خرداد ماه ۱۳۵۹ تعداد کمی فارغ التحصیل شدند و دانشگاهها برای مدت ۳ سال تعطیل شدند که قبلاً به آن اشاره شد. در یک عبارت کلی، می توان مجموع فارغالتحصیلان پذیرفته شده در سال های قبل از ۱۳۵۸ را با اندکی تسامح، به حدود ۱۵۰۰ نفر محدود کرد. در تحلیل آماری سال ۱۳۶۲، مجموع فارغالتحصیلان رشتههای متالورژی تا آن زمان ۷۳۲ نفر سنجیده شده بود و بقیه تا سال های ۱۳۶۸ فارغ التحصیل شدند. (برگرفته از “الگوی نظام آموزشی مهندسی مواد”).