باز خوانی خاطرات حضور مقام معظم رهبری در دانشگاه علم و صنعت به بیان ریاست دانشگاه: خاطره حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی ، حضرت آیت الله خامنه ای در دانشگاه علم و صنعت ایران هنوز در اذهان ما مانده است.در سالروز این دیدار با دکتر جبل عاملی رئیس دانشگاه هم کلام شدیم تابرایمان از این دیدار و حواشی و پشت صحنه حضور رهبر فرزانه انقلاب در دانشگاه بگوید: لطفا درباره ماوقع حضور حضرت آقا در دانشگاه علم و صنعت، شیوهای که شما از این دیدار آگاه شدید، برنامههایی که پیش از حضور حضرت آقا تدارک دیدید و ... توضیح دهید؟ اگر من بخواهم روایت حضور رهبر انقلاب را برای شما بگویم، حقیقتاً یک کتاب میشود. آن روزها به خاطر مشکلی که در خوابگاه دخترها به وجود آمده بود من ناچار بودم که در دانشگاه بمانم و حدود سه شبانهروز اقامت پیوسته داشتم؛ ما با تمام عوامل اجرایی دانشگاه به شدت مشغول فعالیت برای بر طرف کردن این مشکل بودیم یک فصل سردی هم بود، ما شبها تا صبح بیدار بودیم و صبحها تا شب کار میکردیم. روز پنجشنبهای بود که من بعد از سه روز که در دانشگاه بودم، تصمیم گرفتم برای کارهای شخصی و استراحت کوتاهی، به منزل بروم. شاید ساعت 8 صبح بود که منزل رسیدم و خُب طبق معمولِ ما دانشگاهیها، گوشی و موبایلم کنار دستم بود و قصد داشتم یک ساعت، دو ساعتی بخوابم و بعد مجدد برگردم دانشگاه. شاید ده دقیقه، یک ربع بیشتر از خواب من نگذشته بود که دیدم موبایل زنگ خورد. نگاه کردم دیدم شماره حاج آقا محمدیان نماینده مقام معظّم رهبری در دانشگاههاست. احتمال دادم راجع به حادثه خوابگاه میخواهند صحبت کنند. بعد از سلام و علیک، خبر دادند که آقا قرار است به دانشگاه ما تشریف بیاورند. بیاختیار گریه کردم و واقعاً دیگه نمیتوانستم با ایشان حرف بزنم. خداحافظی کردیم و پا شدم، اصلاً از استراحت گذشتم و پا شدم که حرکت کنم حقیقتاً همه خستگیهای سه شبانهروز از تن ما بیرون رفت. بلافاصله آماده شدم و برگشتم دانشگاه. بنا داشتیم که فعلاً خبر را اعلام نکنیم. به خاطر اینکه حضور حضرت آقا هنوز در حد یک خبر بود و هنوز رسما چیزی اعلام نشده بود. آمدم دانشگاه و مجدد همکاران را فراخوان کردم و گفتم باید دانشگاه را آماده کنیم؛ چراکه یکی از مراجع میخواهند تشریف بیاورند دانشگاه و عجیب بود که هیچکس به ذهنش نرسید که این مرجع بزرگوار کی هستند. به هر حال از زمانی که اعلام فرمودند تا زمانی که حضرت آقا تشریف آوردند، شاید بیست روز طول کشید و خُب ما برای حضور ایشان کارهای ستادی را انجام دادیم. البته دوستانی که از بیت تشریف آورده بودند، به هیچوجه به ما اجازه هزینه کردن نمیدادند و مرتب به ما تذکر میدادند که حضرت آقا مایل نیستند که ریختوپاش و اسراف شود. خلاصه در این بخش حقیقتاً به ما سخت گذشت چون اجازه هیچ کار هزینهبری به ما نمیدادند. حتی اجازه ندادند ما ورودی به قبور مطهر شهدا را موکت کنیم که حضرت آقا بتوانند به راحتی تشریف بیاورند. حتی این قسمت را هم به شدت مسوولین اجرایی بیت مخالفت میکردند و تذکر میدادند که اگه ما رعایت نکنیم حضرت آقا از هزینهها خیلی ناراحت میشوند و ممکن است که بعداً تذکر بدهند. به هر حال در حد معمول در حدی که خُب باید سالن آماده میشد و باید سیستم صوتی و سیستمهای گرمایش و سرمایش برای جمعیت زیاد آماده میشد، ما تلاش کردیم. باز تأکید مسوولین اجرایی بیت این بود که باید مراسم آزاد باشد، هر کس میخواهد، بتواند بیاید و آزادانه در این مراسم شرکت کند و از این جهت اجازه اینکه ما کارت ورود داشته باشیم یا تشریفات خاصی را اجرا بکنیم به ما ندادند. قرار شد که دیدار کاملاً دانشجویی باشد و دانشگاهیها هم فقط با کارت دانشجویی یا کارت هیئت علمی به سالن وارد شوند و کارکنان دانشگاه هم با کارت شناسایی خودشان وارد شوند و از این جهت تشریفات کاملاً حذف شد. آن چیزی که برای ما مهم بود این بود که بتوانیم استقبال در خور شأن حضرت آقا داشته باشیم. برای مراسم یک سری مسوولین کشور را هم طبق عرف دانشگاه دعوت کردیم. دیدار اولیهای که حضرت آقا داشتند، از یادمان شهدا بود که یادمان شهدا هم در حال تکمیل ساختمان بود و دیدار مقدماتی ایشان در شورای دانشگاه و با اساتید بود و دیدار اصلی هم که با کل دانشحویان و دانشگاهیان بود. البته خُب به خاطر اینکه حضرت آقا ظاهراً اون موقع سرماخوردگی خیلی شدید داشتند و صدایشان هم خیلی گرفته بود، متأسفانه مراسم یک هفته به تأخیر افتاد. همین را من میخواستم بپرسم. چون آن زمان شایعات مختلفی در این باره مطرح شده بود. بله علت تاخیر برنامه دیدار رهبر انقلاب از دانشگاه علم و صنعت، بیماری حضرت آقا بود و حتی روزی هم که آقا تشریف آوردند دانشگاه، هنوز آثار بیماری بهخصوص در سینه و صدای ایشان کاملاً مشهود بود ولی ظاهراً نظر خود ایشان بود که چون یک بار مراسم به تأخیر افتاده، بار دیگر به تأخیر نیافتد و خُب الحمدلله که ما تونستیم از فیض وجودشون استفاده بکنیم. بزرگترین برکتی که این دیدار برای ما داشت، انس و الفتی بود که در دانشگاه ایجاد شد و همه تلاش میکردند تا به بهترین نحو ممکن این دیدار برگزار شود. اولاً اغلب رؤسای دانشگاه از ابتدای پیروزی انقلاب تا الان، به صورت خودجوش در استقبال اولیه حضور داشتند؛ همه شورای دانشگاه هم حضور داشتند و علیرغم فشردگی زیاد جمعیت تقریباً اکثریت قاطع اساتید در دیدار اصلی، حضار شده بودند. تأکید این بود که ما کلاسها را تعطیل نکنیم و ما هم چنین اقدامی انجام ندادیم. ولی عملاً تعطیل شد، یعنی عملاً بعد از حضور حضرت آقا، همه کلاسها تعطیل شد و همه به سمت سالن ورزش که محل تجمع بود، هجوم آوردند و به هر حال دیدار انجام شد. البته هوا فوقالعاده سرد بود. ما هم هر تمهیدی به ذهنمون میرسید، انجام داده بودیم. ولی به هر حال باز هم برودت هوا مشکلساز بود. اما گرمی آن دیدار، سرما را از یاد همه برد. آقای دکتر نکته خاصی از آن دیدار اصلی حضرت آقا با دانشجوها، یا مثلاً دیدارشان با اساتید دانشگاه در ذهن شما مانده است؟ دیدار خیلی عجیب شروع شد. به هر حال کسی خبر نداشت که حضرت آقا در چه محوری بحث میکنند؛ آذر ماه بود و ایام فعالیتهای دانشگاهها بود و مناسبتهای متعددی میتوانست از سوی حضرت آقا مطرح شود.ما طبق معمول همه مراسم، سالن جلسه را با عکس شهدای دانشگاه تزیین کرده بودیم و دو تا از شهدای شاخص دانشگاه هم در دو طرف سالن عکسشون نمایان بود. یکی شهید محمود شهبازی بود و یکی هم سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان. این دو تا در دو طرف جایگاهی بود که حضرت آقا تشریف داشتند و عکس صد و چهار شهید هم به صورت بزرگ روبروی جایگاه بود و در معرض دید. حضرت آقا به محض اینکه در لب به سخن باز کردند، اول از این دو بزرگوار تجلیل کردند و جالب بود که فرمودند من هر دو را از نزدیک میشناختم و هر دو از فرماندهان موفق لشکر محمد رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلّم) بودند و حضرت آقا به خصوصیتهای حاج محمود شهبازی و حاج احمد متوسلیان اشاراتی داشتند. با این سخنان یک دفعه فضای جلسه فضای خاصی شد. یعنی شروع صحبت ایشان که صحبت تقریباً غیررسمی و خودمانی هم بود، با این فضا شروع شد و حال و هوای خاصی به جلسه داد و یک جاذبه خاصی ایجاد کرد. بعد ایشان از علم و صنعتیها تجلیل کردند و فرمودند علم و صنعت هم در بُعد علمی و هم در بُعد حضورش در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی کشور موفق بوده و به عنوان یک دانشگاه موفق در فضای علمی کشور فعال است، این موضوع خیلی پشتگرمی داد و بعد از این مراسم، یعنی بعد از اینکه مراسم تمام شد تا مدتها، همه کسانی که دانشآموخته این دانشگاه بودند، چه آنهایی که از مسوولین هستند و بودند و چه اونهایی که فعلاً مسوولیت اجرایی خیلی سطح بالایی ندارند ولی دانشآموخته هستند در جاهای مختلف، با ما تماس میگرفتند و تبریک میگفتند. حضور حضرت آقا برکات بسیاری برای ما داشت؛ هم برکات مادی داشت البته نه از طرف حضرت آقا از این جهت که بعضی از مسوولین تازه به فکر افتادند که به دانشگاه خودشان هم سری بزنند و دانشگاهی که مورد توجه حضرت آقا است به هر حال مظلوم و مهجور واقع نشود و هم برکات معنوی داشت؛ برکت اصلی حضور حضرت آقا در دانشگاه یک برکت معنوی بود که همان ایجاد وحدت و همدلی بین همه نیروهای دانشگاه بود. انس و الفتی که ایجاد شد در دانشگاه بعد از حضور حضرت آقا و وحدت و انسجامی که هم در شورای دانشگاه ایجاد شد، هم در تشکلهای دانشجویی با سلیقههای مختلف در دانشگاه ایجاد شد. هم در جمع استادان ایجاد شد و شور و نشاطی که به دانشگاه داد و هنوز هم در واقع برکاتش مشهود است، این از همه دستاوردها بالاتر بود و ما یه دستاورد بسیار مهمی برای دانشگاهمون میدونیم. به هر حال روز به یاد ماندنیای بود. خاطره به یاد ماندنیای بود. بچههای دانشجو هم برای اون روز الان مراسمی را دارند تدارک میبینند برای 24 آذر و انشاءالله به مناسبت ورود حضرت آقا انشاءالله مراسم باشکوهی باشه که انشاءالله در دانشگاه برگزار خواهد شد. آقای دکتر شما به عنوان کسی که در دانشگاه تشریف دارید و بالاخره از نزدیک با مسائل دانشجوها در ارتباط هستید، نوع نگاه حضرت آقا به دانشجو و دانشگاه را چگونه میبینید؟ در تمام سخنرانیهایی که ایشان در مورد مسائل دانشجویی و دانشگاهها داشتند، به همه مناسبتها چه مناسبتهایی که تشکلهای دانشجویی یا استادان هر سال در ماه مبارک خدمت ایشان میرسند یا دیدارهایی که با دانشگاهیان یا با نخبگان دیدارهای جمعی دارند و صحبت میکنند، استنباط و برداشت ما این است که گویی فردی صحبت میکند که در جزئیترین مسائل دانشگاهها وارد است و به آنها اِشراف دارد. گویی کسی سخنرانی میکند که سالها در دانشگاه تدریس کرده است. گویی کسی سخنرانی میکند که سالها در مراکز تحقیقاتی کشور کار کرده و با تمام جزئیاتِ مشکلات پژوهشگران، محققین آشنا هست. گویی این فردی که سخنرانی میکنه، سر کلاسهای درس نشسته و از نزدیک مشکلات دانشجویان را لمس کرده است. از این جهت هم است که دانشگاهیها و به ویژه دانشجوها به مقام معظّم رهبری خیلی ارادت دارند. جایگاه ایشان، به عنوان رهبر امّت و رهبر جامعه اسلامی که برای بچههای دانشجو هم به عنوان پدری که ملجاء و پناهگاه است و مسائل آنها را درک و پیگیری میکند از جایگاه ویژه و منحصر به فردی برخوردارند. آقای دکتر اگر نکته خاصی جا مانده، از قلم افتاده و مایلید بفرمائید، در خدمتتان هستم. خاطرهای از حضرت آقا در زمانی که ایشان رییسجمهور بودند، به دانشگاه ما تشریف آوردند. دور دوم ریاست جمهوریشان بود که به دانشگاه علم و صنعت تشریف آورند و اتفاقاً در همین سالنی که در این دیدار اخیر تشریف آوردند، هم حضور یافته بودند. خاطرهی جالبی که بود این بود که یکی از مسوولین اجرایی فعلی دفتر حضرت آقا، بزرگواری بودند که الان اسم شریفشان را فراموش کردم، در عکسهایی که ما در دیدار آن زمان ریاست جمهوری داریم، ایشان که آن زمان دانشجوی علم و صنعت بوده و جلوی صف دانشجوها نشسته و در حال شعار دادن بود. خب در این دیدار اخیر هم باز به علم صنعت آمده بودند و در دیدار حاضر بودند ولی این بار به عنوان یک مسوول اجرایی و هماهنگ کننده دیدار و با محاسن سفید شده. در اصل با این دیدار حضرت آقا در بین دانشگاهیهای علم و صنعت یک تجدید خاطره عجیبی شد که همه آن کسانی که در زمان ریاست جمهوری آقا جزء استقبال کنندگان بودند، الان محاسنشان سفید شده و باز هم جزء استقبال کنندگان بودند اما این دفعه در کِسوت استاد و در کِسوت مسوولین دانشگاه از ایشون استقبال کردند. زمان ریاست جمهوری در کِسوت دانشجو بودند و از حضرت آقا استقبال کردند. به هر حال دو تا عکس را که کنار هم قرار می دهیم خیلی پُر معنا پُر خاطره است. |