دفاعیه دکتری در دانشکده مهندسی صنایع
بهنام عبدزاده ضیابری (دانشجوی دکتری رشته مهندسی صنایع)، ۲۹ مهر ماه ۱۴۰۲ از رساله دکتری خود با عنوان «ارائه مدل یکپارچه برای زمانبندی پروژه، انتخاب تأمینکننده و مسیریابی وسایل نقلیه»دفاع میکند.
چکیده این رساله که به راهنمایی دکتر سیامک نوری و مشاوره دکتر سیدفرید قنادپور انجام شده، به شرح زیر است. ضمنا این جلسه دفاعیه ساعت ۱۷ در کلاس ۲۰۸ ( طبقه دوم دانشکده) برگزار میشود.
چکیده:
امروزه سازمانهای فعال در صنعت ساختمان به واسطه درگیری با پروژههای مختلف، به منابع و مصالح گوناگوگی نیاز دارند. یکی از نگرانیهای اصلی مدیران این سازمانها در ارتباط با تکمیل به موقع پروژهها این است که مواد اولیه در زمان مناسب و با هزینهای معقول در اختیار پروژهها قرار بگیرند. بنابراین میتوان گفت که در سازمانهای پروژهمحور برنامهریزی پروژهها ارتباط تنگاتنگی با مدیریت و برنامهریزی مصالح دارد. در نتیجه، این تحقیق قصد دارد که با استفاده از مفاهیم زنجیره تأمین پروژه، مدلی برای یکپارچهسازی زمانبندی پروژه با تصمیمات مربوط به تدارک مواد اولیه را ارائه کند. در این مدل از یک سو ارتباط بین زمان شروع فعالیتهای پروژهها با تصمیماتی نظیر انتخاب تأمینکننده و مسیریابی حمل مواد اولیه در نظر گرفته میشود. از سوی دیگر کیفیت مواد اولیه به عنوان یک عامل تعیینکننده در تصمیمات بخشهای مختلف زنجیره تأمین یک سازمان پروژهمحور فرض خواهد شد. در واقع مدل این پژوهش، ضمن توجه به مفهوم کیفیت در فرآیندهای مختلف زنجیره تأمین پروژه، به طور همزمان در مورد زمانبندی پروژهها، انتخاب تأمینکننده و مسیریابی حمل و نقل تصمیمگیری میکند. هدف این مدل ایجاد موازنه بین هزینه بهکارگیری منابع، هزینه حمل و نقل و هزینه دیرکرد پروژههاست. در این پژوهش کیفیت مواد اولیه وابسته به قیمت آنهاست و روی زمان پایانکار پروژهها تأثیر میگذارد. برای مدلسازی کیفیت از یک رویکرد قطعی و یک رویکرد غیرقطعی استفاده میکنیم. رویکرد قطعی زمان دوبارهکاری فعالیتهای پروژه را به عنوان تابعی از کیفیت مواد اولیه در نظر میگیرد و رویکرد غیرقطعی احتمال دوبارهکاری فعالیتها را وابسته به کیفیت منابع تجدیدناپذیر فرض خواهد کرد. با توجه به این که مدل پژوهش در رویکرد قطعی با پیچیدگی زیادی همراه است، یک روش بر اساس الگوریتم جستجوی ممنوعه برای حل آن ارائه میشود. کارایی روش حل پیشنهادی در مسائل کوچکمقیاس با استفاده از حلکنندههای دقیق و در مسائل بزرگ مقیاس با استفاده از نتایج پژوهشهای مشابه ارزیابی شده است. اما در رویکرد غیرقطعی، پارامترهای تصادفی مثل احتمال نیاز به جایگزینی مواد یا زمان دوبارهکاری فعالیتها در مدل وجود دارند. بنابراین برای مواجهه با مدل در رویکرد غیرقطعی یک روش بهینهسازی مبتنی بر شبیهسازی پیشنهاد شده است که با استفاده از روشهای مختلف کارایی آن را مورد سنجش قرار دادهایم. در نهایت با هدف نشان دادن کاربردپذیری پژوهش، یک مطالعه موردی با استفاده از دادههای یک شرکت انبوهسازی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه موردی نشان میدهد که در صورت استفاده از مدل این پژوهش، نه تنها موازنه بهتری بین هزینههای زنجیره تأمین پروژه صورت میگیرد، بلکه موجب اختتام زودتر پروژهها نیز میشود.
کلیدواژهها: زنجیره تأمین ساختوساز، زمانبندی چندپروژهای، انتخاب تأمینکننده، مسیریابی حمل مصالح، کیفیت مواد اولیه، دوبارهکاری
نشانی الکترونیکی دانشجو: behnamabdzadehgmail.com
|